Free ebook download

به‌سوی عزت و احترام حقیقی (بخش دوم)

ازدواج بر اساس کتاب‌مقدس، دعوتی است به صمیمیت واقعی؛ جایی که زن و مرد به‌عنوان همسر، همدم و شریک، یکدیگر را گرامی می‌دارند و با عشق و وفاداری، واحدی تازه می‌سازند.

اصالت تاریخی اناجیل چهارگانه

برنامه‌ای پیرامون ماهیت و ارزش تاریخی اناجیل و زندگی عیسی

روایت حماسه، خون و تراما

فیلمی در مورد نهضت مقاومت نروژ و انسانهایی که با انتخایهایشان به قهرمانان یا خائنان وطنشان تبدیل می‌شوند.

آشنایی با مدرسۀ الهیات نصیبین در ایران (۲)

شهر نصیبین در حال حاضر در جنوب ‫شرق کشور ترکیۀ امروزی و در مقابل شهر قمشلی سوریه و در پنجاه کیلومتری جنوب شرق ماردین واقع شده است

نقش زنان در خدمات کلیسایی

نقش زنان در خدمات کلیسایی همواره موضوعی چالش‌برانگیز بوده است. این مقاله با بررسی کتاب‌مقدس و تاریخ کلیسا، به نقش زنان برجسته‌ای همچون دبوره و استر اشاره کرده و دیدگاه‌های متفاوت سنت‌گرایان و برابرگرایان را تحلیل می‌کند. نویسنده بر اهمیت گفتگوی محبت‌آمیز و تجهیز زنان برای خدمت در پیشبرد ملکوت خدا تأکید دارد.

زن و شوهر – در دو دنیا

زندگی زناشویی مجزا

نویسندۀ معروف ایرانی، سیمین دانشور (متوفی ۲۰۱۲) رمان سیاسی “سووشون” را که مورد ارزیابی زیادی قرار گرفته، با یک جشن عروسی شادی‌بخش آغاز می‌کند. فضای جشن و شادی است، اما موسیقیِ پس از آواز جشن عروسی، صدای طبل و دُهل جنگ است.[۱]سیمین دانشور، سووشون (شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۰)، ۹ «سووشون» مخفف سوگ سیاوش، یعنی سوگواری مرگ وحشتناک … Continue reading این اشاره، منادی و نماد یکی از موضوعات اصلی دانشور در نگارشاتش است؛ ناکامی‌ها و مشاجره در زندگی خانوادگی. دانشور در مصاحبه‌ای با فرزانه میلانی اظهار کرد: 

اکثر ازدواج‌ها در کشور ما ناموفق‌اند. دو نفر با دو پیشینه، تحصیلات و آداب و رسوم متفاوت باید یک عمر یکدیگر را تحمل کنند. خُب، این تحمل‌کردن، نفرت ایجاد می‌کند.[۲]نقل‌قول‌شده توسط فرزانه میلانی در حجاب و قلم، پدیداری صدای زنان نویسنده ایرانی (انتشارات دانشگاه سیراکوس، … Continue reading

شاید انتقاد دانشور، قدیمی به‌نظر برسد، چون طی پنجاه سال گذشته، روابط زناشویی در فرهنگ‌های سنتی و مردسالار به‌طرز قابل‌توجهی پیشرفت کرده است (رمان او در سال ۱۹۶۹ نوشته شده بود). اما آداب و رسوم عمیق و ریشه‌دار، به‌راحتی از بین نمی‌روند. 

بسیاری از زنان پشتونِ پاکستان، کشوری همسایه و محیط سنتی‌تر، دربارۀ ازدواج به‌عنوان یک تجربۀ اندوهگین صحبت می‌کنند. از نظر آنها، آیین‌های جشن عروسی و همچنین رابطۀ زناشویی دنیایی طاقت‌فرسا و حاکی از درماندگی، زیان و خشم ایجاد می‌کند.[۳]بندیکت گریما، عملکرد عواطف در میان زنان پشتون (انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۱۹۹۳)، ۵۲-۵۷. گریما در مطالعاتش استدلال … Continue reading

اگرچه رابطۀ زن و شوهر در فرهنگ‌ها و خانواده‌های مختلف متفاوت است؛ و قطعاً مراسم جشن عروسی‌ و بزم و سرور نیز بسیار متفاوتند، اما این دیدگاه که «زن، نشانۀ عزت و احترام مرد است»، پدیده‌ای جهانی در فرهنگ‌های سنتی به‌نظر می‌رسد؛ مخصوصاً در دنیای مردسالار و اسلامی. گویی «عزت و احترام مرد» به انگیزۀ اصلی مراسم جشن عروسی تبدیل شده، اما همزمان عزت و احترامی که به‌تازگی حاصل شده، حاکی از ناکامی‌ها و ترس‌های جدی برای عروس است. 

بدیهی است که چالش مرد برای برخورداری از عزت و آبرو، بن‌مایه‌ای مهم در جامعۀ ایرانی سنتی است که در آن مرد به دو روش کلی آن را حاصل می‌کند، از طریق اعمال خود و فرزندانش. مرد از طریق اعمالش در ملاءعام، خصوصیاتی همچون شجاعت، سخاوتمندی، مهمان‌نوازی، انتقام‌جویی، شفقت و غیره را نمایان می‌سازد. دوماً، مرد از طریق فرزندانش، آبرو کسب می‌‌کند و این از طریق پسرانی حاصل می‌شود که نیک‌نامیِ پدر را تداوم می‌بخشند. 

دیدگاه باغ در توصیف ازدواج

به‌طور خلاصه، نیک‌نامی مرد بدون داشتن پسر ادامه نخواهد یافت. پس هدف ازدواج در دنیای سنتی، داشتن پسران بسیار بود تا مرد بتواند وجهه و آبروی خود را در جامعه تداوم بخشد. زن به‌عنوان باغی در نظر گرفته می‌شد که بدنش به مرد تعلق داشت و عملکرد اصلی او در زندگی، ثمردهی بود؛ یعنی پسری برای شوهرش به دنیا آوَرَد.[۴]توجه کنید که کلمۀ «شوهر» در زبان انگلیسی، یک اصطلاح کشاورزی است و مفهوم مشابهی را در جوامع سنتی انگلوساکسن … Continue reading این رَحِمی که مانند باغ است، نباید توسط باغبان دیگری لکه‌دار شود، چون اگر این اتفاق رخ دهد، هویت کودک نامشخص خواهد بود. محقق پاکستانی، امیر جعفری می‌گوید: «خلوص نسلِ خونی عزت می‌بخشد و این مسئولیت بر عهدۀ عفت و پاکدامنی زنان است.»[۵]امیر جعفری، قتل ناموسی؛ معضل، آیین، ادراک (آکسفورد، ۲۰۰۸)، ۲۲.

اگرچه مطالعۀ تطبیقی عمیق جان و وِرا مِیس دربارۀ ازدواج، «ازدواج، شرق و غرب» قدیمی شده و دربارۀ فرهنگ‌های اسلامی صحبت نمی‌کند، اما تشابهات آن جالب و متناسب است. شایسته است که برای توضیح دیدگاه باغ در توصیف ازدواج، از این بخش طولانی نقل‌قول کنیم. 

عملکرد بسیار مهم زن این [است] که پسرانی به شوهرش تقدیم کند. یک مرد بیش از هر چیزی، پسر می‌خواهد، اما پسرهای خودش را می‌خواهد، نه پسرانی که متعلق به مرد دیگری است! رَحِمی که بذر خود را در آن کاشته است، نباید با بذر بیگانه آلوده شود. این باعث تحریف نسل خانوادگی شده، منجر به انتقال لعنت اجدادی بر آن نسل می‌شود. 

بنابراین، مرد مستحق حقوق انحصاری بر رابطۀ جنسی با زنِ عقدی خود است. او باید بتواند کاملاً از این لحاظ به زنش تکیه کند. دختری که موافقت می‌کند پیش از ازدواج رابطۀ جنسی برقرار کند، خودش را برای همسر یک مرد شدن، نامناسب ساخته است…[۶]دیوید و وِرا مِیس، ازدواج: شرق و غرب (کتاب‌های دلفین، ۱۹۶۰)، ص. ۴۳.

در جوامع اسلامی، قانون ازدواج مجدد (عده)، مربوط به دورۀ انتظار زن بعد از طلاق است تا بتواند مجدداً ازدواج کند؛ این دوره تعیین می‌کند که آیا او باردار است یا نه، و اگر باردار است، فرزند چه کسی را حمل می‌کند.[۷]فاطمه مرنیسی، آن‌سوی حجاب: سازوکار رابطۀ زن-مرد در جامعۀ اسلامی مدرن (جان ویلی و پسران، ۱۹۷۵)، ۳۹ به بعد. با داشتن چنین مفهومی در مورد ازدواج، قابل‌درک است که چرا عفت و وقار زن، به‌منظور حفظ آبروی خانواده کاملاً ضروری بود. 

این عرف از دیدگاه مدرن و فردگرای امروز، به‌عنوان معیاری دوگانه در نظر گرفته می‌شود که نشان‌دهندۀ تبعیض جنسیتی است؛ اینکه مرد مانند زن نیازمند حفظ معیارهای اخلاقی یکسان نیست. اما چنین مردی ضرورتاً بی‌بندوبار نبود. روابط جنسی او به‌واسطۀ ترس از بی‌حرمتی به دختر یا همسر مردی دیگر تحت کنترل بود. مرد به همسرش وفادار می‌ماند، نه به‌خاطر تعهدش به زن، بلکه به‌خاطر اینکه جرأت نمی‌کرد به «باغ» همسایه‌اش تجاوز کند. 

این درک در مورد رابطۀ جنسی و وضوح جنسیتی، در طول قرن‌های بسیار به خانوادۀ سنتی ثُبات و امنیت بخشیده است؛ اگرچه بهای آن را دختران بی‌شماری پرداخته‌اند که رؤیاهاشان به‌خاطر قربانی‌شدن برای به‌اصطلاح «عزت و احترام خانواده» از بین رفته است.

جایی که حجاب، عزت و احترام می‌بخشد

این تمایز جنسیتیِ شدید، در جایی که عزت و احترام مرد نزد عموم وابسته به انزوا و حجاب زن بوده، به تبعیض جنسیتی منجر شده است و همچنان نیز ادامه دارد. هرچه همسر (همسران) و دختران یک مرد منزوی‌تر باشند، او نیز بیشتر مورد احترام است. 

در رمان فارسیِ  شوهر آهو خانم، نوشتۀ علی‌محمد افغانی، که در مورد زندگی خانوادگی است، شخصیت اصلی رمان به این دلیل که شدیداً حجاب را تحمیل می‌کند، مورد احترام است. 

«این هم از اخلاق مردانۀ او بود که اگرچه زن‌ها را به‌سختی محدود می‌کرد، اما احترامش را در نظر همه بالا می‌بُرد».[۸]محمدعلی افغانی، شوهر آهو خانم، ص. ۱۸۶.

فاطمه مرنیسی، جامعه‌شناس مراکشی، در مطالعاتش در مورد سلطۀ مرد در جامعۀ خاورمیانه، مفهوم مشابهی را مطرح می‌کند: «اعتبار مرد متضمن انزوای زنانِ خویشاوند اوست. مردی که زنش آزادانه در خیابان پرسه می‌زند، مردانگی‌اش در خطر است.»[۹]آن‌سوی حجاب، ۹۰.

در اینجا با معضل عزت و احترام مرد در محیطی سنتی روبه‌رو هستیم. از مرد انتظار می‌رود که همسر و دخترانش را محدود کند تا بتواند نزد عموم عزت و احترام داشته باشد. عجیب است که مرد با تضمین حجاب همسرش  که در نظر جامعه معاصر  می‌تواند «بی‌حرمتی» به زنش تلقی شود، عزت و احترام کسب می‌کند؛. به این طریق، مرد، قدرت و کنترل بر همسرش را حفظ می‌کند. زن از طریق ازدواج با او، وظیفۀ خدادادی خود را به انجام می‌رساند؛ یعنی پسردارشدن و کسب عزت و احترام برای شوهرش؛ و این‌گونه تا حدی عزت و احترام دریافت می‌کند. چنین تبعیضی باعث ایجاد شکاف در روابط زناشویی می‌شود، گویی زن و شوهر در دنیای روابط جنسیِ جداگانه زندگی می‌کنند. 

اما جامعۀ سکولار و پست‌مدرن ایرانی سنت‌هایی همچون نقش‌های جنسیتی، پرهیزکاری، حجاب و پوشش را کنار گذاشته است. اگرچه شاید ظواهر امر بسیار مدرن و معاصر به‌نظر برسند، اما آداب و رسوم و ارزش‌های فرهنگی عمیق و ریشه‌ای به‌سختی از بین می‌روند و تبعیض جنسیِ سنتی می‌تواند در ناخودآگاه انسان‌ها باقی بماند. 

البته همۀ شوهران، بی‌رحم یا آزارگر نیستند؛ در واقع، شوهر می‌تواند بسیار خیرخواه باشد. اما تا زمانی که مفهوم پدرسالاری سنتی و نیاز به عزت و احترام مرد بر فرهنگ غالب است، مرد به‌طور غریزی خودش را برتر و حاکم اصلی بر اهل خانه‌اش می‌داند. پس حتی برای یک «شوهر خوب»، رعایت حریم خصوصی زنش،  به یک معنا قدرت و عزتش را به خطر می‌اندازد. 

اگرچه زن و شوهر سنتی با یکدیگر صحبت می‌کنند، به یکدیگر خدمت می‌کنند، برای یکدیگر کار می‌کنند (مرد چیزهایی را برای همسرش خریداری می‌کند و غیره) و مشخصاً روابط زناشویی برقرار می‌کنند، اما رابطۀ صمیمانه و خوشی کم و ناچیزی را با یکدیگر تجربه می‌کنند. گویی سنت‌ها آنها را محکوم کرده‌اند که در وضعیت تلخ زندگی در دو دنیای مجزا حیاتشان را سپری کنند. 

جایی که مردها سرپوش دارند

آنچه مرد از مردانگی در معرض عموم عیان ساخته، مانع می‌شود که او از رابطۀ صمیمانۀ عاطفی با همسرش لذت ببرد. حس مردانگی، او را وادار می‌کند که هر درد، ضعف یا شکستی را بپوشاند؛ گویی این حس بر دنیای درونی عواطف و احساساتش پرده کشیده است. برای او آسیب‌پذیری و ارتباط با همسرش در شرایط برابر دشوار است. زن و شوهر، هر دو از یکدیگر پنهانند و گویی حجابی آنها را از هم جدا می‌سازد. حتی اگر زن از حجاب سنتی آزاد باشد، چیزی که قرن‌ها نماد احترام، فضیلت و غرور زن بوده، اما خودش را از شوهرش پنهان می‌کند. از نگاه مرد، احساس حرمت نزد عموم نیز او را وادار می‌کند که از همسرش پنهان شود. 

بسیاری از شوهران «محترم»، مصاحبت و داشتن رابطۀ صمیمانۀ عاطفی با همسرشان و حتی ابراز علاقه به او را دور از شأن و منزلت خود می‌دانند. منتقد ادبی، محمدعلی اسلامی ندوشن که اخیراً در تورنتو، کانادا (۲۰۲۲) درگذشت، دربارۀ رابطۀ زناشوییِ مجزا، چنین می‌نویسد: 

هیچ مساواتی بین دو جنسیت نیست تا عشق و محبت ایجاد کند. به‌طور کلی، با دیدگاهی که مرد نسبت به زن دارد، الزام به راضی‌کردن زن را دور از شأن و منزلت خود می‌داند… رضایت مرد وابسته به حاکمیت و مالکیت است… و این را لذت و خوشی نامیده‌اند.[۱۰]نقل‌قول شده توسط میلانی در حجاب و قلم، ۱۴۲.

اگر مرد نتواند عواطف شخصی خود را بیان کند یا با احساسات همسرش همدردی نشان دهد، هر دو در تنهایی و انزوا می‌مانند و نمی‌توانند خود یا دیگری را درک کنند. 

در رمان سووشون، سیمین دانشور چالش رابطۀ صمیمانه بین زری و یوسف، شخصیت‌های اصلی داستان را برجسته می‌سازد،  و آنها در حالی‌که دربارۀ تجربیات‌ چند روز گذشته‌شان صحبت می‌کنند. زری متوجه می‌شود که چقدر از یکدیگر جدا هستند، چقدر نگرانی‌هاشان متفاوت است و چقدر دنیای آنها از یکدیگر جداست. 

«دل زری مثل سیر و سرکه می‌جوشید. او کجا بود و این کجا؟ هیچ‌کس از دل هیچ‌کس خبر ندارد.»[۱۱]سووشون، ص. ۱۱۶.

«می‌خواهی باز هم حرف راست بشنوی؟… پس بشنو!»[۱۲]سووشون، ص. ۱۳۱.

«او می‌خواست مشکلاتش را با یوسف در میان بگذارد، اما چون می‌ترسید که او دوباره عصبانی شود یا گوش نکند، صرفاً او را «تحمل می‌کرد». از نظر او، یوسف بسیار ایده‌آل‌گرا و متوقع بود. زری گفت: 

نخواستم خشمگین‌ات کنم. همیشه همینطور است… برای حفظ آرامش خانواده.»[۱۳]سووشون، ص. ۱۲۹.

جایی که زن‌ها از ترفندهایی برای مدارا استفاده می‌کنند

در این دنیای مجزا، زن‌ها برای ارتباط با شوهر بی‌اعتنای خود، که احساس می‌کند باید زن خود را کنترل کند، روش‌های متعددی را برای بقا آموخته‌اند. زن‌ها به‌نوعی راه‌هایی برای کنترل زندگی خود پیدا می‌کنند. 

اما توصیف کلیشه‌ایِ “زن عیب‌جو یا گله‌مند” به معضلی در خانواده‌های سنتی و مدرن تبدیل شده است که با نادیده‌گرفتنش از بین نمی‌رود.[۱۴]در دوران قرنطینۀ کوید ۱۹ در بهار سال ۲۰۲۰، خانواده‌های بسیاری آمادگی نداشتند که در طول ۲۴ ساعت در خانه در کنار … Continue reading اغلب، وقتی زن احساس می‌کرد شوهرش او را نمی‌شنود یا ارزشمند نمی‌شمارد، عیب‌جویی می‌کرد. در محیط سنتی، زن نمی‌توانست بیرون برود و هر کاری که می‌خواهد انجام دهد یا چیزهایی را که دوست دارد، بدون تأیید همسرش بخرد. او با عیب‌جویی امیدوار بود شوهرش به او توجه کند یا حداقل در برابر او تسلیم شود. این ترفند، هنگامی که زن احساس ناتوانی می‌کرد، حالتی از کنترل به او می‌بخشید. 

زن در تلاش به‌منظور ایجاد فضای بیشتر برای کنترل‌کردن، به فریب‌دادن و پنهان‌شدن پناه می‌برد. او پولی را برای روز مبادا پس‌انداز می‌کرد، و امروزه، رازهایش را در گوشی تلفنش حفظ می‌کند (و البته شوهرش نیز رازهایش را حفظ می‌کند). اگرچه این کار روابط را به خطر می‌اندازد، اما به زن حس آزادی می‌بخشد، طریقی که به غیر از آن نمی‌تواند به این آزادی دست یابد. زن متوجه می‌شود که دنیای جدیدی پیش رویش گشوده شده است. 

در چنین فضاهای سنتی و مذهبی، تسلیم‌شدن و اطاعت‌کردن، مایۀ عزت و احترام زن بوده و نیز دری به‌سوی آزادی، هر چند به شکل محدود آن است.  در فرهنگ سنتی اگرچه محدودیت‌ها، ظالمانه و آزاردهنده بودند، اما زنان آن را امری طبیعی می‌شمردند. آنها در ترس از اشتباه‌کردن می‌زیستند و می‌آموختند که تسلیم باشند و کناره‌بگیرند تا زنده بمانند، بی‌آنکه فرصت چندانی برای مشارکت در تصمیمات خانوادگی داشته باشند. دنیای آنها آکنده از سکوت و شرم بود. 

شاید زن‌ها به‌واسطۀ ترفندهایی برای مدارا به قدرت دست می‌یافتند، اما در نهایت، باعث کلافگی و ناکامی بیشتر در خانه می‌شدند و زندگی شخصی‌شان سرکوب می‌شد. 

اگر به چنین معضل‌هایی در روابط زوجهای ایرانی رسیدگی نشود، وقتی زوج‌ها در غرب مسکن می‌گزینند، شرایط بدتر می‌شود. میزان مشاجرات زناشویی و طلاق ایرانی‌ها در غرب، بسیار بالاست. 

ضرورتی برای برقراری رابطۀ صمیمانه

موضوع عجیب در دنیای مجزایی که بر مبنای فرهنگ ساخته شده، این است که زن و شوهر، هر دو مشتاق رابطۀ صمیمانه و همدمی هستند. 

ادبیات و فرهنگ ایرانی مملو از مطالبی در مورد عشق و عاشقی و دل‌شکستگی است. داستان‌های قدیمی و بسیاری در مورد شیفتگی در عشق وجود دارد؛ همچون داستان لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد… و اشعار عاشقانۀ بی‌پایان و ترانه‌های عاشقانۀ قدیمی و امروزی. این اشتیاق برای عشق صمیمانه، بیش از صمیمیت جنسی، یک امر جهانی است که در فرهنگ‌های سراسر دنیا بازتاب یافته است. 

شاعر ایرانی، فروغ فرخزاد (متوفی ۱۹۶۷) که به‌طرز غم‌انگیزی در دوران جوانی و در ۳۳ سالگی کُشته شد، به روشنی اشتیاقش را برای روابط عمیق‌تر ابراز کرد. اگرچه شعر او، «حلقه»، حلقۀ ازدواج را نمادی از بندگی می‌بیند و به قرارداد ازدواج حمله می‌کند؛ اما می‌توان در آن اشتیاق او برای داشتن یک شوهر خوب را که هرگز به تحقق نرسید و دلشکستگی او را به‌خاطر امیدهای تحقق‌نیافته‌اش احساس کرد. 

دخترک خنده‌کنان گفت که چیست راز این حلقۀ زر

راز این حلقه که انگشت مرا این چنین تنگ گرفته‌ست به بر

سال‌ها رفت و شبی زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقۀ زر

دید در نقش فروزندۀ او روزهایی که به امید وفای شوهر

به هدر رفته، هدر، زن پریشان شد و نالید که وای

وای، این حلقه که در چهرۀ او باز هم تابش و رخشندگی است

حلقۀ بردگی و بندگی است.[۱۵]فرخزاد، «حلقه»، نقل‌قول شده توسط میلانی در حجاب و قلم، ص. ۱۹۴

فروغ، ازدواج سنتی را ظلم می‌بیند و “ندوشن” آن را سلطه‌جویی و صرفاً  برآورد کننده لذت مرد می‌داند. 

سؤال این است که چگونه این اشتیاق به رابطۀ صمیمانه می‌تواند در پیوند ازدواج تحقق یابد؟ آیا می‌توان ازدواج و عشق را در کنار یکدیگر قرار داد، به‌جای اینکه ازدواج معادل ظلم و اسارت محسوب شود؟ آیا زوجی که والدین‌شان در این دنیای مجزا زندگی کرده‌اند، می‌توانند بر این نیروی فرهنگی غلبه کنند و بیاموزند که همراهی واقعی و متقابل را تجربه کنند؟

پاورقی

پاورقی
۱ سیمین دانشور، سووشون (شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۰)، ۹ «سووشون» مخفف سوگ سیاوش، یعنی سوگواری مرگ وحشتناک سیاوش به دست حاکم توران، افراسیاب است. رمان دانشور را می‌توان همچنین به‌عنوان یک تمثیل سیاسی در مورد رابطۀ متزلزل بین ایرانیان و سلطۀ بیگانگان تفسیر کرد.
۲ نقل‌قول‌شده توسط فرزانه میلانی در حجاب و قلم، پدیداری صدای زنان نویسنده ایرانی (انتشارات دانشگاه سیراکوس، ۱۹۹۲)، ۱۹۴. میلانی (متولد ۱۹۴۷) استاد ادبیات فارسی و مطالعات زنان در دانشگاه ویرجینیا است. کتاب او حداقل ۱۶ مرتبه به چاپ رسیده است.
۳ بندیکت گریما، عملکرد عواطف در میان زنان پشتون (انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۱۹۹۳)، ۵۲-۵۷. گریما در مطالعاتش استدلال می‌کند که برای زنان جامعۀ پشتون، «غم» نشانۀ عزت و احترام است.
۴ توجه کنید که کلمۀ «شوهر» در زبان انگلیسی، یک اصطلاح کشاورزی است و مفهوم مشابهی را در جوامع سنتی انگلوساکسن بازتاب می‌دهد. این مفهوم در قرآن در سوره ۲۲۳:۲ نیز منعکس شده است، «زنان شما مکانی برای کِشت [یعنی کاشتن بذر] شما هستند…»
۵ امیر جعفری، قتل ناموسی؛ معضل، آیین، ادراک (آکسفورد، ۲۰۰۸)، ۲۲.
۶ دیوید و وِرا مِیس، ازدواج: شرق و غرب (کتاب‌های دلفین، ۱۹۶۰)، ص. ۴۳.
۷ فاطمه مرنیسی، آن‌سوی حجاب: سازوکار رابطۀ زن-مرد در جامعۀ اسلامی مدرن (جان ویلی و پسران، ۱۹۷۵)، ۳۹ به بعد.
۸ محمدعلی افغانی، شوهر آهو خانم، ص. ۱۸۶.
۹ آن‌سوی حجاب، ۹۰.
۱۰ نقل‌قول شده توسط میلانی در حجاب و قلم، ۱۴۲.
۱۱ سووشون، ص. ۱۱۶.
۱۲ سووشون، ص. ۱۳۱.
۱۳ سووشون، ص. ۱۲۹.
۱۴ در دوران قرنطینۀ کوید ۱۹ در بهار سال ۲۰۲۰، خانواده‌های بسیاری آمادگی نداشتند که در طول ۲۴ ساعت در خانه در کنار یکدیگر باشند. دولت مالزی سعی کرد به زوجها کمک کند و به زن‌ها توصیه کرد که در طول قرنطینه از شوهر خود عیب‌جویی نکنند. به این توصیه واکنشهای شدیدی ری نشان داده شد و مسئولان مالزیایی بلافاصله به‌خاطر توصیۀ گمراه‌کنندۀ خود عذرخواهی کردند. مراجعه کنید به: https://www.cnn.com/2020/04/02/asia/malaysia-womens-advice-controversy-coronavirus-intl-scli-hnk/index.html. دسترسی در ۲ ژانویه ۲۰۲۵.
۱۵ فرخزاد، «حلقه»، نقل‌قول شده توسط میلانی در حجاب و قلم، ص. ۱۹۴