Free ebook download

آشنایی با مدرسۀ الهیات نصیبین در ایران

شهر نصیبین در حال حاضر در جنوب ‫شرق کشور ترکیۀ امروزی و در مقابل شهر قمشلی سوریه و در پنجاه کیلومتری جنوب شرق ماردین واقع شده است

آزادی تعالی‌بخش

این فیلم بر اساس زندگی دهقانی اتریشی به نام «فرانس یگراشتتر» ساخته شده

نقدی بر مسیح کیهانی (۸)

آیا اندیشه کیهانى به تجسم مسیح باور دارد؟ به واقع تجسم مسیح به چه معناست؟

آیه‌ای معروف با تفسیری غلط!

زمانی که هنوز اسقف کلیسا بودم، در مصاحبه با روحانیونی که برای مشاغل مختلف کلیسایی داوطلب می‌شدند، سؤال می‌کردم: «اگر قرار بود به جزیره‌ای دورافتاده بروید، کدام فصل از کتاب‌مقدس را همراه می‌بردید؟» برای اینکه سؤالم جالب‌تر شود اضافه می‌کردم: «حالا فرض کنید رومیان ۸ را...

من همراه شما هستم

تسلی‌بخش‌ترین کلام برادر یا خواهری مسیحی که شما را در زمان سختی یا آزمایش تسلی داده است چیست؟ اینکه «خدا خوب است؟» «این ارادۀ او برای شماست؟» «من برایت دعا می‌کنم؟» اگرچه این جملات، بسته به شرایط، مناسبند، اما ممکن است راه دیگری نیز وجود داشته باشد که ما می‌توانیم...

در رساله افسسیان باب ۴ آیات ۱۱ تا ۱۳ می‌خوانیم: «و اوست که بخشید برخی را به‌عنوان رسول، برخی را به‌عنوان نبی، برخی را به‌عنوان مبشر، و برخی را به‌عنوان شبان و معلم، تا مقدسین را برای کار خدمت آماده سازند برای بنای بدن مسیح.» مسیح خداوند اشخاصی را برای پنج خدمت فوق به کلیسا بخشیده است تا مقدسین یا اعضای کلیسا را برای خدمت تجهیز و آماده کنند. در ادامۀ این باب می‌خوانیم که بدن مسیح در اثر عملکرد «متناسب هر عضو رشد می‌کند و خود را در محبت بنا می‌کند» (۱۶:۴). به‌عبارت دیگر، بدن مسیح رشد لازم و شایسته را زمانی خواهد داشت که هر عضو آن عملکردی را که خدا برایش در نظر گرفته، داشته باشد و عطایی را که از خدا یافته است برای بنای دیگران به‌کار گیرد. در اول قرنتیان باب دوازده نیز پولس رسول در مورد عملکرد اعضای مختلف بدن مسیح یعنی ایمانداران سخن می‌گوید و اینکه خدا چگونه عطایای مختلف را به آنها می‌بخشد تا باعث بنا و برکت همدیگر شوند.  یکی از مضامین اصلی مَثَل قنطارها (متی ۲۵:‏۱۴-‏۳۰) این است که باید عطایا و یا استعدادهای خدادادی را برای پیشبرد کار خدا به‌کار بگیریم. در این مَثَل، کسانی که این عطایا و استعدادها را به‌کار نمی‌گیرند سرنوشت ناخوشایندی دارند. در آموزۀ کهانت همۀ مؤمنان در آیین پروتستان نیز چون تفاوتی ذاتی بین شأن و جایگاه مؤمنان عادی و خادمان رسمی وجود ندارد، همۀ مؤمنان تشویق می‌شوند تا در صورت برخورداری از شرایط لازم، در عرصۀ خدمات روحانی نقش‌آفرینی کنند. در واقع ایمانداران طی خدمت روحانی درس‌های بسیاری می‌آموزند و شرایط خدمت باعث می‌شود تا آنها به شناخت عمیق‌تری از خدا دست یابند. خدمت می‌تواند برای رشد روحانی آنها نقشی تسهیل‌کننده داشته باشد. 

اما بسیاری از ایماندارانی که سال‌ها در خدمات روحانی بوده‌اند نه تنها به سبب خدمت‌شان، به‌لحاظ روحانی، رشد نکرده‌اند بلکه به‌خاطر آسیب‌هایی که در طول خدمت دیده‌اند رشد روحانی‌شان متوقف شده یا حتی کلیسا را ترک کرده‌اند. در ذیل خلاصه‌وار می‌خواهم به عواملی اشاره کنم که باعث می‌شوند خدمت نه فقط برای شخص باعث برکت نباشد بلکه باعث آسیب‌دیدنش شده، او را از رشد روحانی باز دارد. این عوامل به شرح زیرند:

۱- نداشتن دعوت و خواندگی الهی برای خدمتی خاص

برای هر خدمت روحانی، شخص باید دعوت و خواندگی الهی داشته باشد. گاهی اشخاص دوست دارند خدمتی را انجام دهند که در آن نیازهای روانی و اجتماعی‌شان برآورده ‌شود، نیازهایی چون حس ارزشمندی، دیده‌شدن و مورد احترام بودن، که مشروع نیز هستند. اما موضوعی که آنها از آن غافلند این است که برای داشتن خدمت مؤثر، خواندگی الهی عاملی مهم و تعیین‌کننده است. وقتی خدا کسی را برای خدمتی می‌خواند عطایای لازم برای انجام آن خدمت را نیز به او می‌بخشد و او را مسح می‌کند. اغلب، اشخاص صِرفاً به‌خاطر علاقه به انجام خدمتی یا تشویق دیگران مشغول آن خدمت می‌شوند اما به‌خاطر نداشتن دعوت الهی خدمت‌شان بی‌ثمر می‌ماند. در نتیجه، از خدمت دلسرد شده، عدم موفقیت خود را ناشی از عواملی چون حمایت ناکافی کلیسا و خادمان یا سنگ‌اندازی دیگران می‌دانند. شاید خواندگی این اشخاص در جای دیگری است و آنها به‌خاطر عدم تشخیص خواندگی‌شان وقت خود و دیگران را تلف می‌کنند در حالی که می‌توانند در خدمتی دیگر مفید باشند.

۲- فقدان مهارت‌های لازم و تعلیم کافی برای خدمتی خاص

ممکن است شخصی خواندگی الهی لازم برای خدمت خاصی را داشته باشد اما برای انجام آن خدمت از آمادگی یا مهارت لازم برخوردار نباشد. برای مثال، ممکن است کسی با جوانان به‌راحتی ارتباط برقرار کند و خواندگی او در این مورد هم برای خودش و هم برای رهبران کلیسا روشن باشد اما مهارت‌های خدمتی را در این مورد کسب نکرده یا مطالعۀ کافی در این مورد نداشته باشد. اگر شخصی زودتر از زمان مناسب و بدون داشتن تعلیم کافی یا کسب مهارت‌های لازم وارد خدمتی شود ممکن است کارآیی یا تأثیر مناسب را نداشته باشد و به‌خاطر فقدان مهارت‌های لازم با مشکلات عدیده روبه‌رو شود.

۳– فقدان بلوغ روحانی و شخصیتی

علاوه بر مهارت‌های خدمتی و برخورداری از دانش الهیاتی و کتاب‌مقدسیِ لازم برای خدمت، بلوغ شخصیتی و روحانی عامل دیگری است که فرد بدون آن در خدمت دچار مشکل می‌شود. برای مثال، فردی که زودرنج است یا در بخشیدن دیگران مشکل دارد، برای مراقبت‌های شبانی مناسب نیست. انجام بسیاری از خدمات مستلزم رسیدن فرد به سطح مناسبی از بلوغ روحانی و شخصیتی است که بدون آن نمی‌تواند از پَس خدمات برآید.    

۴- داشتن تصویری نادرست از خدمت مورد نظر

گاهی اشخاص تصوراتی رؤیایی و نادرست در مورد خدمات مختلف دارند و وقتی با ابعاد مختلف خدمت در دنیای واقعی روبه‌رو می‌شوند سرخوردگی گریبان‌شان را می‌گیرد. برای مثال، ممکن است فردی برای خدمت به معتادان اشتیاق عمیقی داشته باشد و از دیدن اشخاصی که قبلاً معتاد بوده‌اند و خدا زندگی آنها را تبدیل کرده، مشتاق خدمت بین این گروه شده باشد. اما وقتی خدمت را بین این گروه شروع می‌کند و سختی کار با معتادان را در عمل می‌بیند، ممکن است دچار ناامیدی و سرخوردگی شده، آن خدمت را رها کند.

۵– فقدان مقبولیت و پذیرش لازم در کلیسا

دعوت الهی، مهارت‌های خدمتی و آمادگی تعلیمی، و بلوغ روحانی و شخصیتی برای شروع یک خدمت لازمند اما کافی نیستند. اشخاص باید در کلیسای محلی شناخته‌شده باشند و اعضای کلیسا طی زمان آنها را شناخته و مورد اعتماد اعضا باشند. گاهی رهبران و خادمان کلیسا فردی را برای خدمتی کاندید می‌کنند اما مدت زمانی طول می‌کشد تا آن شخص پذیرش و مقبولیت لازم را در بین اعضای کلیسا به‌دست آورد. برای مثال، زوجی که در زمینۀ روانشناسی و مشاورۀ خانواده تحصیل کرده‌اند و سال‌ها از ایمان‌شان می‌گذرد نقل‌مکان می‌کنند و عضو کلیسایی می‌شوند. شبان کلیسا پس از ملاقات با آنها و پس از گذشت چند ماه آنها را به‌عنوان مسئول زوج‌های کلیسا معرفی می‌‌کند ولی چون این زوج به‌تازگی عضو این کلیسا شده‌اند و زوج‌های کلیسا آنها را خوب نمی‌شناسند، برای مشورت‌گرفتن به آنها مراجعه نمی‌کنند. در چنین مواردی مدت زمانی مشخص لازم است تا اعضای کلیسا اشخاصی را که برای خدمات مشخصی معرفی شده‌اند بشناسند و بپذیرند. به‌دست آوردن مقبولیت و پذیرش در بین اعضای کلیسا و جلب اعتماد آنها مستلزم صرف وقت با اعضا و گذشت زمان است و به‌راحتی حاصل نمی‌شود. 

۶- انگیزه‌های نادرست در مورد خدمت

گاهی اشخاص با انگیزه‌هایی نادرست وارد خدمتی می‌شوند و از آنجا که انگیزه‌شان با مقتضیات و شرایط آن خدمت ناسازگار است، نمی‌توانند در آن خدمت مؤثر واقع شوند و دیر یا زود آن خدمت به برای‌شان باری سنگین می‌شود. یکی از عوامل موفقیت در هر خدمتی داشتن انگیزۀ درست در مورد انجام آن خدمت است و شخص پیش از ورود به هر خدمتی باید در حضور خدا انگیزه‌های خود را بیازماید. 

۷- جوّ ناسالم

در برخی کلیساها به‌خاطر وجود رقابت ناسالم بین برخی اعضا، حسادت یا روحیۀ انتقاد، شخص حتی به‌رغم داشتن دعوت الهی و برخورداری از مهارت‌ها و شرایط لازم برای خدمت، نمی‌تواند خدمتش را درست انجام دهد و از همان ابتدا با سنگ‌اندازی، کارشکنی و مخالفت برخی روبه‌رو می‌شود. در صورتی که شبان و رهبران کلیسا نتوانند چنین جوّی را تغییر دهند، ادامۀ خدمت در چنین شرایطی دشوار است و فرد دیر یا زود از انجام خدمتی که به او سپرده شده، خسته می‌شود.  

۸- تصویر غیرواقع‌بینانه در مورد خود

گاهی نیز شخصی تصویری غیرواقعی از خود و توانایی‌هایش دارد. فکر می‌کند می‌تواند در خدمتی خاص موفق باشد، و حتی زمانی که دیگران به‌درستی مشکلات و ناکارآمدی‌هایش را به او متذکر می‌شوند، نمی‌تواند شرایط خود را درست ارزیابی کند و به‌جای تصحیح اشتباهاتش بر ادامۀ آن خدمت پافشاری می‌کند. یا ممکن است عطایا و نقاط قوتی داشته باشد که در خدمتی دیگر مفید باشند اما به‌خاطر تصویر نادرستی که از خود و توانایی‌هایش دارد، در انجام خدمت محوله موفق نیست و به‌جای تغییر نوع خدمت بر ادامۀ آن پافشاری می‌کند و به خود و دیگران آسیب می‌زند.

در کلیساها اشخاص بسیاری را می‌توان دید که به دلیل وجود یک یا چند مورد از عوامل فوق خدمت مفید و مؤثری ندارند یا به‌خاطر ناکامی و عدم موفقیت در خدمت، دچار ناامیدی و افسردگی شده‌اند. برخی نیز به‌جای دیدن مشکلاتی چون نداشتن دعوت روحانی، عدم بلوغ شخصیتی و روحانی…، دیگران را عامل ناکامی خدمات خود می‌دانند و با دلشکستگی کلیسا را ترک می‌کنند. خدمت برای این اشخاص نه فقط عاملی برای تسریع و تسهیل رشد روحانی‌شان نیست بلکه  به عاملی برای توقف رشد روحانی‌ آنها تبدیل می‌شود و در نهایت خدمات ناکارآمد و ناموفق‌شان باعث می‌شود که هم خود آسیب ببینند و هم به دیگران  آسیب بزنند.