مقدمه:
در مقالههای پیش دعوت و خواندگی مسیحی را در سه قلمرو کار، خانواده و جامعه از نظر گذراندیم. خواندگی مسیحی در دنیا، در این عرصهها است. علاوه بر این سه حوزۀ مهم، شخص مسیحی در قلمرو روحانی یا کلیسا خواندگی و دعوتی دارد. مسیحی علاوه بر خانواده و جامعۀ زمینی به خانوادۀ آسمانی و جامعۀ روحانی نیز تعلق دارد و از مسئولیتهای روحانی و کلیسایی نیز برخوردار است.
متأسفانه گاه مسیحیان از اهمیت و جایگاه کلیسا در زندگی مسیحی غافل میمانند. برای عدهای زندگی مسیحی صرفاً به داشتن رابطۀ عرفانی، درونی، و خصوصی با خدا خلاصه میشود. برخی از مسیحیان ایرانی شرکت در کلیسا را همچون رفتن به محل عبادت در دیانت پیشین خود امری اختیاری، و نه چندان ضروری میپندارند. حال آنکه کلیسا نه صرفاً محل عبادت بلکه قوم نوین خدا و جامعۀ نوین مسیحی است که خود مسیح بهطور خاص در آن حضور دارد. کلیسا بدن مسیح و عروس اوست که با او در عهدی جاودانی یک تن شده است. حضور و شرکت مسیحی در حیات کلیسا بخش بسیار مهمی از خواندگی او است. رشد مسیحی و همشکل شدنش با مسیح به دور از کلیسا و روابط او با دیگر مؤمنان ممکن نیست. رابطۀ درست او با خدا نیز از بسیاری جهات در گرو رابطۀ درست با دیگر مؤمنان است. در این شماره به بررسی خواندگی مسیحی در قلمرو کلیسا میپردازیم.
خواندگی به ایمان و شاگردی
مسیحی، و شاگرد مسیح بودن خواندگی است. در رومیان ۸: ۲۸ – ۳۰ میخوانیم:
«میدانیم در حق آنان که خدا را دوست میدارند و طبق ارادۀ او فراخوانده شدهاند، همۀ چیزها با هم برای خیریت در کار است. زیرا آنان را که از پیش شناخت، ایشان را همچنین از پیش معین فرمود تا به شکل پسرش درآیند، تا او فرزند ارشد از برادران بسیار باشد. و آنان را که از پیش معین فرمود، همچنین فراخواند، و آنان را که فراخواند، همچنین پارسا شمرد».
رومیان ۸: ۲۸ – ۳۰
بدینسان، وعدۀ حاکمیت و تدارک نیکوی خدا در همۀ امور شامل حال کسانی است که «بر حسب ارادۀ او فراخوانده شدهاند». از بقیۀ آیه کاملاً روشن است که این “فراخواندهشدگان” همۀ مسیحیان واقعی را دربرمیگیرد. ارادۀ نیکوی خدا در کسانی که از سوی او فراخوانده میشوند تحقق مییابد، ارادهای که همانا همشکلشدنشان با مسیح است.
پولس در قسمتهای دیگری از نوشتههایش معنی این خوانده شدن را بیان میکند. بهعنوان مثال در دوم تسالونیکیان ۲: ۱۳ – ۱۴ چنین میخوانیم:
“اما ای برادران که محبوب خدایید، ما باید همواره خدا را برای وجود شما شکر گوییم، زیرا خدا شما را از آغاز برگزید تا بهواسطۀ عمل تقدیسکنندۀ روح و ایمان به حقیقت نجات یابید. او شما را بواسطۀ انجیل ما فراخواند تا از جلال خداوند ما عیسای مسیح برخوردار شوید.”
دوم تسالونیکیان ۲: ۱۳ – ۱۴
از این آیات پی میبریم که خدا ما را بهواسطۀ پیام “انجیل” فرامیخواند تا از طریق تقدیس روح و ایمان به راستی، از برگزیدگان و نجاتیافتگان باشیم.
“خواندن” در لغت به معنای صدا زدن کسی به زبانی بشری و معمولاً با صدای بلند است. و “خوانده شدن” به معنای شنیدن و گوش فرا دادن به این صداست. «گوسفندان من به صدای من گوش فرامیدهند؛ من آنها را میشناسم و آنها از پی من میآیند» (یوحنا ۱۰: ۲۷). وقتی کلام خدا از خوانده شدن مؤمنان بدین معنای بنیادین سخن میگوید، صرفاً تشبیه و استعاره به کار نمیبرد، بلکه مقصود این است که کلام خدا ما را شخصاً مخاطب قرار میدهد. پولس در توضیح بیشتر همین مطلب در نامۀ اول خود به تسالونیکیان ۲: ۱۳ میگوید:
«نیز ما خدا را پیوسته شکر میگوییم که شما به هنگام پذیرفتن کلام خدا، که از ما شنیدید، آن را نه چون سخنان انسان، بلکه چون کلام خدا پذیرفتید، چنانکه براستی نیز چنین است؛ همان کلام اکنون در میان شما که ایمان دارید، عمل میکند.»
اول تسالونیکیان ۲: ۱۳
بنابراین، موضوع فقط این نیست که تسالونیکیان کلام خدا را به هنگام ایمان آوردن میپذیرند، بلکه کلام خدا در آنها کار میکند و هدفی را تحقق میبخشد. این هدف همانا سوق دادن آنها به توبه و ایمان و تولدی تازه است. چنانکه پولس میگوید انجیل قدرت خداست برای نجات هر کس که ایمان آورد. «امین است خدایی که ما را به رفاقت با پسرش عیسای مسیح فراخوانده است» (اول قرنتیان ۱: ۹).
این فراخوانده شدن به ایمان درواقع همان پذیرش دعوت مسیح به شاگردی است. عیسی ما را فرامیخواند که از پی او رفته شاگردش بشویم:
«بیایید نزد من ای تمامی زحمتکشان و گرانباران، که من به شما آسایش خواهم بخشید. یوغ مرا بر دوش گیرید و از من تعلیم یابید زیرا حلیم و افتادهدل هستم، و در جانهای خویش آسایش خواهید یافت».
متی ۱۱: ۲۸
خواندگی به کلیسا
مسیحی نه تنها به ایمان و شاگردی مسیح فراخوانده شده، بلکه از این دنیای گناهآلود به کلیسا بهعنوان جامعۀ نوین مسیحی فراخوانده شده است. پطرس رسول این موضوع را با زیبایی هر چه تمامتر بیان میکند:
«اما شما ملتی برگزیده و مملکتی از کاهنان و امتی مقدس و قومی که ملک خاص خداست هستید، تا فضایل او را اعلام کنید که شما را از تاریکی به نور حیرتانگیز خود فراخوانده است. پیش از این قومی نبودید، اما اکنون قوم خدایید».
اول پطرس ۲: ۹ – ۱۰
کسی که در گذشته گناهکاری تک و تنها و بیگانه با خدا بود، به قومی مقدس و متعلق به خدا که جامعهای واقعی است میپیوندد تا فضایل و نیکوییهای کسی را که او را فراخوانده است اعلام کند.
“کلیسا” برگردان واژۀ “اِکلیسیا” در عهدجدید یونانی است. این واژه از دو بخش “ek” به معنی “خارج از” و “kaleo” به معنی “خواندن” تشکیل شده است. بنابراین، کلیسا در لغت یعنی “خواندهشدگان از”، و یا بهعبارتی، “جماعتِ فراخواندهشدگان”. کلیسا جمع کسانی است که از این دنیای گناهآلود فراخوانده شدهاند تا قوم خدا باشند.
همانگونه که شهروند هر کشوری جزئی از تاریخ آن کشور محسوب میشود، این “قوم مقدس” یعنی کلیسا نیز قدمتی طولانی دارد. کلیسا به یک معنا جمع تمامی نجاتیافتگان است که شامل همۀ ایمانداران حقیقی در آسمان و بر زمین، طی همۀ اعصار، میگردد. ولی به معنایی دیگر، کلیسا همچنین جامعهای است که هماکنون بر زمین زندگی میکند. مؤمنان حقیقی و شاگردان راستین مسیح، هر جای دنیا که باشند، از احساس عمیق آشنایی و نزدیکی با یکدیگر برخوردارند. این احساس به طبع میان کسانی که باورهای الهیاتی و آداب و سنتهای عبادتی مشترک دارند، بس نیرومندتر است. این بهطور خاص در مورد مسیحیانی صدق میکند که به فرقهای تعلق یا به شورایی خاص و کلیسایی باور دارند.
ولی کلیسا برای ایماندار مسیحی واقعی، در وهلۀ اول و بیش از هر فرقه و شورای کلیسایی، جماعت و کلیسای محلی است. کلیسایی که مسیحی به عضویت و مشارکت در آن فراخوانده شده صرفاً موجودیتی روحانی نیست بلکه از تجسم عینی و محلی برخوردار است. این کلیسا جمع انسانهایی واقعی است با همۀ ضعفها و مسائل و مشکلاتشان، جمع گنهکارانی که به خون مسیح شسته شده و در اتحاد با مسیح و به قوت روحالقدس از تولدی تازه برخوردار گردیدهاند، و در مسیر تقدیس بهسوی شباهت هرچه بیشتر به مسیح در حرکتند.
خدا انسان را موجودی اجتماعی خلق کرده است. این یکی از مهمترین ابعاد شباهت انسان به خدای تثلیث است. سقوط انسان این بُعد اجتماعی وجود او را نیز تحت تأثیر قرار داده و سبب شده است روابط و مناسبات اجتماعی زندگی او نیز سقوط کند. کلام خدا گاه واژۀ “دنیا” را در اشاره به این نظام سقوط کرده و گناهآلود اجتماعی که انسان گناهکار در آن به دنیا میآید و زندگی میکند، بهکار میبرد. وقتی خدا انسان را نجات میدهد و به او تولدی تازه میبخشد، این انسان نوین به خانوادهای نوین برای رشد و نمو احتیاج دارد، جامعهای که در آن ارزشها و روابط و مناسبات جدیدی هماهنگ با پادشاهی خدا و طبیعت تازۀ او حاکم باشد. کلیسا همین جامعۀ نوین مسیحی است که شهروندان آن میکوشند تا ارزشهای پادشاهی خدا را در زندگی و روابط خود پیاده کنند. این جامعۀ نوین نقش بسیار مهمی در رشد فرد مسیحی و شبیه شدن هر چه بیشتر او به مسیح ایفا میکند.
خواندگی به خدمت
کلیسا بدن مسیح است و هر مسیحی واقعی خوانده شده تا عضوی از اعضای این بدن باشد. هر عضو بدن مسیح از وظیفه و مسئولیت خاصی برخوردار است که خواندگی او را تشکیل میدهد. هر عضوی خوانده شده است تا کارکرد و خدمت خاصی را در بدن انجام دهد. و خدا به هر عضو کلیسا به واسطۀ روح خود توانایی خاصی به همین منظور بخشیده است. اساساً رشد و سلامت این بدن و توفیق آن در تحقق اهداف خدا بدین بستگی دارد که اعضای آن وظایف و کارکردهای خود را بهدرستی انجام دهند. پولس رسول در این خصوص میگوید:
«او (مسیح) منشأ رشد تمامی بدن است، بدنی که بوسیلۀ همۀ مفاصل نگهدارندۀ خود به هم پیوند و اتصال مییابد و در اثر عمل متناسب هر عضو رشد میکند و خود را در محبت بنا مینماید»
افسسیان ۴: ۱۶
وظایف و کارکرد اعضای کلیسا، و بهعبارت دیگر، خواندگی آنها در کلیسا، متفاوت و متنوع است. ازاین لحاظ در بدن مسیح هم یگانگی و هم چندگانگی وجود دارد. کلیسا از این جهت به تثلیث اقدس شباهت دارد. همانگونه که در تثلیث هم یگانگی و هم چندگانگی، هم وحدت و هم کثرت هست، در کلیسا نیز چنین است. کلام خدا این موضوع را چنین بیان میکند:
«زیرا بدن هرچند یکی است، از اعضای بسیار تشکیل شده؛ و همۀ اعضای بدن هر چند بسیارند، اما یک بدن را تشکیل میدهند. در مورد مسیح نیز چنین است. زیرا همۀ ما چه یهود و چه یونانی، چه غلام و چه آزاد، در یک روح تعمید یافتیم تا یک بدن را تشکیل دهیم؛ و همۀ ما از یک روح نوشانیده شدیم. زیرا بدن نه از یک عضو، بلکه از اعضای بسیار تشکیل شده است. اگر پا گوید چون دست نیستم به بدن تعلق ندارم، این سبب نمیشود که عضوی از بدن نباشد؛ و اگر گوش گوید چون چشم نیستم به بدن تعلق ندارم، این سبب نمیشود که عضوی از بدن نباشد».
اول قرنتیان ۱۲: ۱۲ – ۱۵
این یگانگی و چندگانگی به واقع ریشه در حضور و فعالیت خدای تثلیث در حیات کلیسا دارد:
«باری، عطایا گوناگونند، اما روح همان است؛ خدمتها گوناگونند، اما خداوند همان است؛ عملها گوناگونند، اما همان خداست که همه را در همه به عمل میآورد».
اول قرنتیان ۱۲: ۴ – ۶
اینجا کلام خدا سه اصطلاح “عطا”، “خدمت” و “عمل” را به موازات هم در اشاره به واقعیت روحانی واحدی بهکار میبرد و آنها را به سه شخص تثلیث یعنی “روح” و “خداوند” و “خدا” مربوط میسازد. هر چند کلمۀ “خواندگی” صریحاً در اینجا بهکار نرفته ولی مفهوم آن بهروشنی پیداست. چند آیه جلوتر، پولس در ادامۀ صحبت خود دربارۀ همین عطایا و خدمات مختلف میگوید: «اما حقیقت این است که خدا اعضا را آنگونه که خود میخواست، یک به یک در بدن قرار داد» (۱۲: ۱۸)، و باز کمی جلوتر میگوید: «شما بدن مسیح هستید و هر یک عضوی از آنید. خدا قرار داد در کلیسا، اول رسولان، دوم انبیا، سوم معلمان، بعد قدرت معجزات …» (۱۲: ۲۷). بنابراین، خدای تثلیث است که اعضای مختلف کلیسا را به انجام خدمات مختلف میخواند و آنها را در کلیسا “قرار میدهد” تا به انجام این خدمات مشغول باشند. و همین خداست که در خواندگی اعضای مختلف کلیسا عمل میکند و از طریق این خواندگیها نیازهای مختلف کلیسا و اعضای آن، و حتی بسیاری از نیازهای روحانی دنیا را، رفع مینماید.
آنچه بسیار حائز اهمیت است، تأکید کلام خداست بر اینکه همۀ اعضای بدن و کارکردها و خواندگیهای آنها برای حیات، سلامت و رشد بدن ضروری هستند و نباید هیچیک از آنها را بیارزش یا حتی کمارزش بهشمار آورد. پولس حتی تأکید میکند که اعضایی که ممکن است ضعیفتر و یا پستتر پنداشته شوند، برای حیات بدن حتی ضروریترند:
«چشم نمیتواند به دست بگوید، «نیازی به تو ندارم!» و سر نیز نمیتواند به پاها بگوید، «نیازمند شما نیستم!» برعکس، آن اعضای بدن که ضعیفتر مینمایند، بسیار ضروریترند. و آن اعضای بدن را که پستتر میانگاریم، با حرمت خاص میپوشانیم، و با اعضایی که زیبا نیستند، با احترام خاص رفتار میکنیم؛ حال آنکه اعضای زیبای ما به چنین احترامی نیاز ندارند. اما خدا بدن را چنان مرتب ساخته که حرمت بیشتر نصیب اعضایی شود که فاقد آنند، تا جدایی در بدن نباشد، بلکه اعضای آن به یک اندازه در فکر یکدیگر باشند؛ و اگر یک عضو دردمند گردد، همۀ اعضا با او همدرد باشند؛ و اگر یک عضو سرافراز شود، همه در خوشی او شریک گردند».
اول قرنتیان ۱۲: ۲۱ – ۲۶
بنابراین، برای رشد کلیسا و اعضای آن بسیار ضروری است که همۀ اعضای آن از خرد و بزرگ خواندگیها و عطایای خود را در بدن مسیح بشناسند و با احساس مسئولیت و وفاداری به انجام وظایف و کارکردهای خود مشغول باشند. رهبران کلیساها موظف و مسئولند که اعضا را در کشف و شناخت خواندگییشان یاری دهند، آنها را جهت خدمت هر چه مؤثرتر در راستای خواندگییشان تجهیز کنند، و فرصت و موجبات اشتغال آنها را به خواندگییشان تا جای امکان فراهم آورند.
خواندگی به رهبری
یکی از خدماتی که خدا مؤمنان را بدان فرامیخواند خدمت رهبری در کلیسا است. چنانکه در همان اول قرنتیان دیدیم، کلام خدا از زبان پولس رسول میگوید: «خدا قرار داد در کلیسا، اول رسولان، دوم انبیا، سوم معلمان، بعد قدرت معجزات، سپس عطایای شفا دادن …» (۱۲: ۲۸). سه خواندگی و عطای نخست جزو عطایای رهبری است. خدا عدهای از اعضای کلیسا را فرامیخواند تا به نمایندگی از مسیح، قوم خدا را هدایت و رهبری کنند. همه اعضای کلیسا از این خواندگی و عطا برخوردار نیستند، چنانکه در مورد عطایای دیگر نیز چنین است. از همینرو، پولس در ادامه سخن خود میپرسد: «آیا همه رسولند؟ آیا همه نبیاند؟ آیا همه معلمند؟ آیا همه دارای قدرت معجزهاند؟»
کلام خدا در جاهای مختلف به خواندگی و خدمت رهبران کلیسا پرداخته است. پولس رسول از رهبران میخواهد که خدمت خود را در کمال جدیت انجام دهند (رومیان ۱۲: ۸). همچنین کلام خدا از ایمانداران میخواهد که رهبران را بهخاطر خدمتشان محترم بشمارند: «حال ای برادران، تقاضا میکنیم آنان را که در میان شما زحمت میکشند و از جانب خداوند رهبران شما بوده، پندتان میدهند، گرامی بدارید؛ و با محبت، کمال احترام را به سبب کاری که انجام میدهند برایشان قائل باشید» (اول تسالونیکیان ۵: ۱۲ – ۱۳). نیز از آنها میخواهد از رهبران سرمشق بگیرند، از ایشان اطاعت کنند، و تسلیم آنها باشند (عبرانیان ۱۳: ۷ و ۱۷). در عهدجدید، از وظایف و کارکردهای رهبری، از جمله، به پند دادن (اول تسالونیکیان ۵: ۱۲)، بیان کلام خدا، سرمشق گذاشتن (عبرانیان ۱۳: ۷)، دیدبانی بر جانهای مؤمنان (عبرانیان ۱۳: ۱۷)، شبانی، و نظارت (اول پطرس ۵: ۲) اشاره شده است.
پولس در افسسیان ۴ : ۱۱ به پنج خواندگی عمده که رهبران کلیسا ممکن است از آن برخوردار باشند اشاره میکند و آنها را بخششهای مسیح به کلیسایش میشمارد: «اوست که بخشید برخی را به عنوان رسول، برخی را به عنوان نبی، برخی را به عنوان مبشر، و برخی را به عنوان شبان و معلم». او همچنین بیان میدارد که نقش رهبران تجهیز و آماده کردن مقدسین برای کار خدمت در جهت بنای بدن مسیح است (آیۀ ۱۲). در اینجا، مجال بحث دربارۀ این پنج خواندگی اصلی رهبران نیست، ولی بهنظر میرسد که حوزۀ خدمتیِ سه خواندگی یا عطای نخست فراتر از کلیسای محلی باشد، حال آنکه دو خواندگی آخر که با هم نیز بسیار عجیناند، بیشتر به کلیسای محلی مربوط میشوند، هر چند که این را نمیتوان اصلی مطلق تلقی کرد.
بااینکه همۀ اعضای کلیسا به خدمت فراخوانده شدهاند و هریک از آنها از عطایا و خواندگی بسیار باارزش برخوردارند که برای سلامت و رشد کلیسا حائز اهمیت است، باید بر نقش تعیینکنندۀ رهبران در حیات کلیسا نیز به اندازۀ کافی تأکید کرد. چنانکه در مقالههای پیش درمورد قلمروهای دیگر خواندگی بررسی شد، خداست که در پس خواندگیها نهان است و از طریق آنها برای خلقت خود تدارک میبیند و نیازهای آن را رفع میکند. اوست که از طریق نانوا نان، از طریق پزشک سلامت جسمی، از طریق والدین نیازهای فرزندان، و از طریق مقامات حکومتی امنیت و عدالت اجتماعی برای ما فراهم میکند. به معنایی بس قویتر، مسیح در کلیسای خود که بدن اوست حضور دارد. هر جا دو یا سه نفر به نام او جمع شوند او زنده در میان ایشان حاضر است (متی ۱۸: ۲۰). او در جمع کلیسا و نیز در هریک از اعضا ساکن است و از طریق خواندگیها و عطایای هریک از آنها عمل میکند و نیازهای قومش را برطرف میسازد.
رهبران کلیسا، بخصوص شبانان و معلمان، که احتمالاً خواندگی واحد، ولی مرکبی را تشکیل میدهد، نقش بسیار مهمی دارند. مسیح بهطور خاص از طریق موعظه (و تعلیم) کلام و انجام آئینهای مقدس در کلیسایش حضور دارد و عمل میکند. هرچند انجام این خدمات خاص لزوماً به شبانان و معلمان کلیسا محدود نمیشود، پرواضح است که آنها از نقش اصلی و عمده در این خصوص برخوردارند. شنیدن صدای مسیح عمدتاً از طریق گوشفرادادن به کلام خدا میسر میگردد و به تولید ایمان در قلوب آدمیان میانجامد: «پس ایمان از شنیدن پیام سرچشمه میگیرد و شنیدن پیام از طریق کلام مسیح میسر میشود» (رومیان ۱۰: ۱۷). ولی پولس رسول میپرسد: «اما … چگونه بشنوند، اگر کسی به آنان موعظه نکند؟ و چگونه موعظه کنند، اگر فرستاده نشوند؟» (۱۰: ۱۴ – ۱۵). خدا اشخاصی را بهطور خاص فرامیخواند و میفرستد تا کلام او را موعظه کنند. در کتاب اعمال رسولان باب ۶ میخوانیم که کلیسا هفت تن پر از روح و حکمت را بر نظارت بر امور اداری کلیسا منصوب کرد تا رسولان تمام وقت خود را وقف “خدمت کلام” کنند (۶: ۲، ۴). این یکی از مهمترین وظایف شبانان کلیسا در کنار انجام آئینهای مقدس و رسیدگیهای شبانی است.
با درود خدمت شما استاد عزیز
ممنون برای این مقاله عالی در مورد خواندگی در کلیسا
خدا به شما برکت بده
با سلام خدمت کشیش دکتر مهرداد فاتحی عزیز
با تشکر از شما استاد گرامی، بابت مقاله غنی و پرمحتوا در مورد خوانگی در کلیسا