جرج ورور ۱۹۸۳ – ۲۰۲۳
جورج ورور، از پیشگامان بشارت در دنیای معاصر، تأثیر بهسزایی در خدمات میسیونری مسیحی در سراسر جهان داشت. او در ۱۴ آوریل ۲۰۲۳ درگذشت.
او در نیوجرسی آمریکا متولد شد. وقتی ۱۴ ساله بود بانویی مسیحی نسخهای از انجیل یوحنا به او داد. آن زن هجده سال برای دانشآموزان مدرسهای که جورج در آن تحصیل میکرد دعا کرده بود تا آنها نیز شاگردان عیسی شوند و پیام او را به اقصی نقاط جهان برسانند. سه سال بعد، جورج در شهر نیویورک در جلسهای شرکت کرد که بیلیگراهام در آن حضور داشت، و در آنجا بود که قلب خود را به عیسای مسیح سپرد و به او متعهد شد. از آن پس، کل زندگی او تغییر کرد. جورج با الهام از فرمان عیسی، مبنی بر شاگرد ساختن، ایمان خود را با همکلاسهایش در میان گذاشت و طی یک سال ۲۰۰ نفر از طریق او قلب خود را به عیسای مسیح سپردند. در سال ۱۹۵۷، او به همراه یکی از دوستانش، مقداری از وسایل خود را فروختند تا با تراکت و کتابچههای انجیل، هزینۀ سفر به مکزیک را تأمین کنند.
تحصیل در مدرسۀ کتابمقدس مودی در شیکاگو، دعوتی بود که جورج اطمینان داشت از جانب خداوند است. او در خدمات میسیونری جهانی، ایجاد انگیزه در مردم برای شرکت در جلسات دعای شبانه و برنامهریزی برای سرمایهگذاری در جهت توزیع متون مسیحی، پیشگام بود. در همین مؤسسه بود که او با دِرِنا آشنا شد و با هم ازدواج کردند. آنها به اسپانیا نقل مکان کردند و سازمان OM را در آنجا تأسیس نمودند. وقتی در اروپا زندگی میکردند، او بهطور غیرقانونی انجیل را بهکشورهای تحت سلطۀ کمونیسم میبرد، اما پس از دستگیری و اخراج، زمانی را صرف تفکر و تعمق کرد.
روزی در وین در خلوت دعا بود که از درختی بالا رفت و گروهی از جوانان را دید که سوار اتوبوس میشوند. در آن لحظه بود که اسم عملیات توانمندسازی به ذهنش خطور کرد، کارزاری باهدف به حرکت درآوردن جوانان جهت انجام مأموریتهای میسیونری. سازمان OM تحت نظارت جرج در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ ابتدا در سراسر اروپا و خاورمیانه و سپس با داوطلبانی که درکشتیهای اقیانوسپیما خدمت میکردند، گسترش یافت. لوگوس، اولین کشتی از پنج کشتی، درسال ۱۹۷۱ راهاندازی شد و از آن زمان تاکنون بیش از ۴۹ میلیون نفر از نمایشگاههای کتاب آن بازدید کردهاند. بیش از ۷۰ میلیون کتابچه از متون کتابمقدس طی دیدار از بنادر ۱۵۱ کشور بین مردم توزیع شده است.
پس از مدتی زندگی و تأسیس سازمان خدماتی مسیحی در هند، جورج و دِرِنا به همراه سه فرزندشان در لندن اقامت گزیدند، جایی که جورج همچنان بر اصل شاگردی و ضرورت بشارت دادن به مردم دنیا تأکید میورزید. جورج تا سال ۲۰۰۳ رهبری سازمان OM را بر عهده داشت و سپس سفر کرد و در زمینۀ خدمت میسیون جهانی در هزاران گردهمایی در سراسر دنیا سخنرانی نمود. زندگی اصیل و غیرت او برای گسترش انجیل، هزاران نفر از افراد و کلیساها را برانگیخته تا در این خدمت شرکت کنند. او بهندرت بدون کت یا توپ بزرگی که تصویر کرۀ زمین بر آنها نقاشی شده بود، دیده میشد. او مشوقی عالی بود و از طریق نامه، ایمیل و تماس تلفنی با هزاران دوست و همخدمتی در تماس بود. وی چندین کتاب با تمرکز بر لزوم شناخت حقیقت در زندگی مسیحی و نیاز به شاگردسازی بنیادی نوشت.
جورج یکی از اشخاصی بود که تأثیر بهسزایی در زندگی من داشت. در سال ۱۹۶۵، ۱۷ ساله بودم و جورج ۲۷ سال داشت که از شهر زادگاهم بریستول دیدن کرد. او در کلیسایی محلی موعظه کرد و در آن شب من مشتاقانه برای خدمت، تمام زندگی خود را به مسیح سپردم. در سال ۱۹۶۹ شغلم را در بیمه رها کردم و برای خدمت به سازمان OM پیوستم. این باعث شد به ایران بروم، جاییکه برخی جوانان یک یا دو سال از طریق توزیع ادبیات مسیحی خداوند را خدمت میکردند.یک سال بعد، همسرم اَن (Ann) هم آمد و تا وقوع انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ با سازمان OM در ایران خدمت کردیم. جهانِ اسلام همواره در قلب جورج جای داشت و سازمان OM تدابیری درجهت راهاندازی یک جنبش میسیونری جدید در ترکیه در اوایل دهۀ ۶۰ و همچنین در ایران و خاورمیانه در نظر گرفت.
هر ساله، کار توزیع ادبیات مسیحی در ایران از اواسط دهۀ ۶۰ تا سال ۱۹۷۹ ادامه داشت. در سال ۱۹۷۰، تیم OM به لاهیجان رفتند و از بیمارستانی که دکتر فاتحی (پدر دکتر مهرداد فاتحی) درآنجا کار میکرد، ملاقات کردند. کتابهایی که او دریافت کرد در ایمان آوردنش به مسیح نقش داشت. طی این سالها، از بیشتر شهرهای بزرگ ایران بهطور منظم بازدید میشد و در نتیجۀ توزیع متون مسیحی، بسیاری از ایرانیان در دورههای مکاتبهای کتابمقدس، که مرکز آن در تهران مستقر بود، ثبتنام کردند. برخی از دورۀ کوتاهمدت خدمت میسیونری انتقاد میکنند و میگویند که یک یا دو سال کافی نیست. با اینحال، اشخاص بسیاری برای خدمت کوتاه مدت با مؤسسۀ OM به ایران آمدند و سپس تصمیم گرفتند در ایران بمانند. برآورد میشد که نیمی از نیروهای میسیونر درایران، که با سازمانهای مختلف کار میکردند، ابتدا طی برنامهای یک یا دو ساله با سازمان OM به ایران آمده بودند.
سازمان OM همچنین سالها در بریتانیا میان مسلمانان خدمت کرد و در لندن بر بشارت دادن به اعراب و سایر گروههای قومی متمرکز بود. برخی از مبشران ایرانی مدتی را با تیمهای OM درلندن سپری کردند. جورج نیز طی این سالها چندین بار در کلیسای ایرانیان لندن صحبت کرد.
جورج بیش از ۵۴ سال دوست صمیمی من و اَن بود، او حتی در مراسم تشییع جنازۀ پدرم شرکت کرد. تشویقهای همیشگی او، بهویژه از طریق نامه و ایمیل، برای ما بسیار مهم بوده است. مادلتنگ او خواهیم شد. با اینحال، میراث او جاودانی است و ما از خداوند برای زندگی او و نمونهای که بهجا گذاشت، سپاسگزاریم.
درود بر شما عزیزان خداوند و ممنون از اینکه این خدمات با ارزش را که مردان خدا در طول تاریخ برای جلال عیسی مسیح انجام دادند با ما در میان میگذارید و خوب من شخصا از کار و خدمات برادر جورج برکت گرفتم و حتی در ترکیه وقتی کشتی OM در استامبول مدتی بود شخصا دیدن کردم و برای من خیلی عالی بود و حتی دوستان دانشجو را برای نمایشگاه کتاب به این کشتی دعوت کردم، خدا را شمر برای خدمات این عزیزان که در میان ما فارسی زبانان کار کردند و باعث برکت ما شدند یاد گرامشان و خدمات با ارزششان همیشه در یاد ما خواهد ماند، فیض مسیح با شما عزیزان باشد
بسیار عالی وتاثیر گذار،خداوند به شما برکت دهد.