تأملاتی در باب روحانیت مسیحی در دوران کرونا و پس از آن
الهیدان مسیحی، عالیجناب دکتر رووان ویلیامز، که چندین سال نیز در مقام اسقف اعظم کَنْتربِری نقش مهمی در رهبری کلیسای انگلیکن داشت، در مورد شرایطی که در اثر شیوع بیماری کرونا پیش آمده است، چنین میگوید: «ما از نظر روحانی، در لحظاتی مهم و تاریخی قرار داریم.» از نظر او افزایش آمار فروش کتابمقدس به هیچ عنوان نباید باعث تعجب ما شود و او معتقد است کرونا باعث شده است تا انسان معاصر با واقعیت شرایط متزلزل خود در جهان معاصر و پیشبینیناپذیر بودن اقتصاد جهانی مواجه شود. او افزایش تعداد کسانی را که در جلسات آنلاین کلیسایی شرکت میکنند عجیب نمیداند و میگوید: «در جلسات آنلاین شخص میتواند به شکل ناشناس شرکت کند. شما میتوانید بدون متعهد ساختن خود به چیزی، خود را درگیر آن سازید و با پدیدهای تازه آشنا شوید.» بررسی آمار شرکتکنندگان جلسات آنلاین در بسیاری از کلیساها نشان میدهد که تعداد کسانی که در جلسات آنلاین کلیساهای مختلف شرکت میکنند به شکل چشمگیری افزایش یافته است و تعداد شرکتکنندگان در جلسات آنلاین، بسیار بیشتر از اعضای رسمی این کلیساهاست. شبان کلیسایی در هند که اعضای کلیسایش ۱۰۰ نفر هستند، پس از تعطیلی جلسات عادی و شروع جلسات آنلاین، گزارش میدهد که بیش از ۷۰۰ نفر هر هفته به شکل مرتب برنامههای کلیساییاش را دنبال میکنند. این پدیده در اکثر کلیساهای هند مشاهده میشود، خصوصاً در مناطقی که اکثریت جمعیت را هندوهای افراطی تشکیل میدهند و شرکت در جلسات کلیسایی گاه عواقب خطرناکی دارد.
در تاریخ معاصر، تاکنون شرایطی پیش نیامده بود که تمام اعضای جامعه مجبور باشند برای مدت زمانی طولانی در منازلشان محبوس شوند. کشیش کلیسای اسقفنشینِ گلوچستر، استفان لیک، این شرایط استثنایی را توفیق اجباری دانسته و آن را «دوره اجباری تفکر و تعمق» برای انسان معاصر میداند. نیکی گامبل، شبان کلیسای معروف تثلیث مقدس برومپتون، و تدوینکنندۀ دوره درسی آلفا، در مورد این دوران چنین میگوید: «در تمام زندگیام دورانی را سراغ ندارم که انسانها اینقدر نسبت به کلام خدا باز بوده باشند. در این شرایط دیگر چیزی وجود ندارد که فکر و حواس مردم را معطوف خود کند. فوتبال و مسابقات ورزشی دیگر تعطیل شدهاند. هیچ تفریح دیگری وجود ندارد. مردم وقت کافی دارند تا به انجیل گوش بسپارند.» در آماری که این کلیسا بهتازگی منتشر ساخته تعداد کسانی که در جلسات آنلاین دورۀ آلفای آن شرکت میکنند، دو برابر شده است. پژوهشگری به نام ژانت بنزن، که استاد علوم اقتصادی دانشگاه کپنهاگ است، اخیراً گزارشی منتشر ساخت که نشان میدهد در ماه آوریل، میزان جستجو در مورد دو واژۀ «دعا» و «مسیحیت» در موتور جستجوگر گوگل بشکل چشمگیری افزایش یافته است. او این تحقیق را در مورد کاربران اینترنت در ۷۵ کشور انجام داده است. او بر این باور است که بحران پدید آمده با شیوع بیماری کووید ۱۹ «یکی از ریشهدارترین رفتارهای بشری یعنی رفتار دینی را عمیقاً برانگیخته است.»
انتشارات مسیحی عدن، که یکی از بزرگترین کتابفروشیهای مسیحی آنلاین در انگلیس است، از رشد ۵۵ درصدی فروش کتابهای روحانی در دو ماه اخیر گزارش میدهد. فروش کتابمقدس هم به شکل چشمگیری در کشورهای مختلف افزایش یافته است.
از سوی دیگر، برخی مسیحیان معتقد، به این بیماری مبتلا شده و جانشان را از دست دادهاند یا شاهد جانباختنِ اعضای خانوادهشان بودهاند. بخش مراقبتهای ویژۀ بیمارستانهای مختلف شاهد صحنههای دلخراشی است که تحمل آن برای کادر درمانی ناممکن است. مرگ خاموش و تنهای سالمندانی که در خانههای سالمندان در اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست میدهند و در لحظات آخر زندگیشان کسی در کنارشان نیست، پدیدۀ دردناکی است که این روزها بکرات دیده میشود. چند هفته پیش، پزشکی به نام لورن برین که در یکی از بیمارستانهای نیویورک به بیماران کویید ۱۹ خدمت میکرد، بواسطۀ فشارهای تحملناپذیر وارده و صحنههای دلخراشی که از جان سپردن مبتلایان به این بیماری دیده بود، به زندگی خود خاتمه داد. به گزارش روزنامۀ واشنگتن پست که بر اساس گزارشهای مراکز مختلفی تهیه شده که به بیماران روانی رسیدگی میکنند، بیماریهایی چون افسردگی و اضطراب بهشکل نگرانکنندهای افزایش یافته است. آمارهای مربوط به خودکشی و استفاده از داروهای روانگردان و الکل نیز افزایشی چشمگیر داشتهاند. (روزنامه واشنگتن پست، ۴ مه ۲۰۲۰). بر اساس آخرین گزارشهای سازمان بهداشت جهانی، در این لحظه یعنی ساعت ۱۶ و ۱۰ دقیقۀ ۱۱ مه سال۲۰۲۰، ۴،۲۱۹،۷۰۴ نفر در سرتاسر جهان به این بیماری مبتلا شده و ۲۸۴،۸۰۵ نفر در اثر این بیماری جان خود را از دست دادهاند. در ایران تا این لحظه ابتلای ۱۰۹،۲۸۶ نفر به این بیماری و مرگ ۶۶۸۵ نفر گزارش شده است. ایران یکی از کانونهای اولیۀ این بیماری محسوب میشد که در هفتههای گذشته با کاهش شدت شیوع و گسترش آن روبهرو بوده است؛ اما بسیاری از متخصصان و پزشکان ایرانی ابراز نگرانی کردهاند که با کاهش اقدامات پیشگیرانه در سطح جامعه، احتمال طغیان و آغاز موج دوم این بیماری در کشور وجود دارد. عواقب اجتماعی و اقتصادی کرونا هنوز چندان مشخص نیست اما بتدریج این عواقب در حال آشکارشدن است. خصوصاً عواقب اقتصادی این بیماری چه برای اقتصادهای بزرگ و در حال رشد و چه برای اقتصادهای ضعیف و شکننده، فاجعهبار بوده و به بیکاری میلیونها نفر در دنیا انجامیده است. بالارفتن آمار خشونت خانگی یکی دیگر از پدیدههای نگرانکنندهای است که در نتیجۀ خانهنشینشدن بخش اعظم اعضای جامعه مشاهده میشود. اما شرایط برای اقشار آسیبپذیر و جوامع پیرامونی و وضعیتهای ویژه، میتواند به مراتب فاجعهبارتر باشد. برای مثال زندانیان و ساکنان اردوگاههای پناهندگان گروههایی هستند که در صورت شیوع گستردۀ این بیماری در بین آنها نمیتوان ابعاد فاجعه را پیشبینی کرد. یا نمیتوان تصور کرد که شیوع گستردۀ این بیماری در محلات پرجمعیت و فقیرنشین کلکته یا ریودوژانیرو چه عواقب هولناکی میتواند داشته باشد.
رواج فردگرایی یا کشف مجدد اهمیت حیات جمعی؟
از سوی دیگر بخاطر بیماری کووید ۱۹، تمام جلسات کلیسایی تعطیل شده و کلیساها با استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به فعالیتهای خود شکل جدیدی دادهاند. استفاده از فضای مجازی در عین حال که مزایا و امتیازات خود را دارد، میتواند باعث پدید آمدن برخی مشکلات و مسائل شود. برای کلیساهای غرب که یکی از مشکلات جدیشان تأثیر گرفتن از روحیۀ فردگرایی حاکم بر جوامع غربی است، این شکل از حیات کلیسایی که میزان مشارکت فرد را با مسیحیان دیگر به حداقل میزان ممکن میرساند، در دراز مدت میتواند به تقویت بیشتر فردگرایی منتهی شود و پس از برداشتهشدن محدودیتهای مربوط به بیماری کووید۱۹، شاید خوگرفتن مسیحیان به این شکل از حیات کلیسایی و راحتیِ دنبالکردن موعظهها و شرکت در پرستش از راه دور، موجب شود که افراد شور و شوق چندانی برای حضور در مراسم کلیسایی نداشته باشند. اگرچه در مورد بسیاری از اشخاص میتوان گفت محرومیت از جلسات کلیسایی و با هم جمع شدن، اشتیاق افزونتری برای حضور در کلیسا و مشارکت کلیسایی پدیدی آورده و آنها را متوجۀ اهمیت ابعاد اجتماعی حیات مسیحی کرده است، اما برای بسیاری، عکس این حالت را میتوان متصور شد. به عبارت دیگر سوأل این است: پس از پایان شرایط پدیدآمده بر اثر بحران کرونا، حیات کلیسایی در جوامع مختلف شکوفا خواهد شد یا ما شاهد ضعیفشدن مشارکتهای کلیسایی و کاستهشدن از میزان شرکت مسیحیان در جلسات کلیسایی خواهیم بود؟
اجازه بدهید به موقعیت تاریخی مشابهی اشاره کنیم. پس از شیوع طاعون در قرن چهاردهم در اروپا که به مرگ سیاه معروف شد و باعث مرگ بیش از یک سوم جمعیت اروپا گشت، حیات اجتماعی جوامع اروپایی و اساساً فرهنگ و تمدن اروپایی دچار تحولات عمیقی شد. این رخداد تأثیرات عمیقی نیز بر کلیسای قرون وسطی و مسیحیت آن زمان گذاشت. انسانها در این دوران از تماس با یکدیگر وحشت داشتند و امکان شرکت در جلسات کلیسایی برای مدت زمانی طولانی از بین رفت. بسیاری از کشیشان و خادمان مسیحی جان خود را در اثر این رخداد از دست دادند، بسیاری از روستاها و شهرهای کوچک کاملاً خالی از سکنه گشته و کلیساهایشان بسته شد. در این دوران و پس از پایان شیوع طاعونِ همهگیر و بازگشت شرایط به حالت عادی، ما شاهد پدید آمدن شکلی از روحانیت مسیحی هستیم که بتدریج در بسیاری از جوامع اروپایی غالب شد که در آن بر روی رابطۀ شخصی با خدا تأکید میشد. همچنین در این دوران شاهد رشد و شکوفایی عرفان مسیحی در شکلهای مختلف آن هستیم. برای مثال یکی از مهمترین آثار کلاسیک ادبیات روحانی همه دورانها، یعنی کتاب «تشبه به مسیح» منعکسکنندۀ فضای روحانی پدید آمده در اثر این رخداد است. تأکید نویسنده این اثر، توماس آکمپیس بر تجارب روحانی شخصی و ضرورت رابطۀ صمیمانه با مسیح، منعکسکنندۀ این گرایش غالب بر فضای فکری پس از این دوران است. البته کلیسای کاتولیک تلاش کرد این گرایشهای فکری و روحانی را در قالب دیرها و صومعهها سامان دهد و آنها را نهادینه سازد تا از نظارت کلیسا بدور نمانند. در تفکر متفکران و الهیدانان این عصر همچنین موضوع مرگ و نحوه رویارویی با آن، و تفکر و تعمق بیشتر در مورد حیات جاودان و فانیبودن این جهان و دستاوردهایش، از دیگر موضوعات تکرارشونده است که بهخصوص در آثار بجا مانده از این دوران میتوان دید. از منظر جامعهشناسی تاریخی میتوان به شرایط تاریخی مشابهی در تاریخ ایران اشاره کرد. پس از حملۀ مغول به ایران و فجایع تصورناپذیری که در ایران رخ داد، که ضربهای مهلک به فرهنگ و تمدن ایرانی وارد آورد و اثرات مخرب آن قرنها بر فرهنگ ایرانی سایه انداخت، ما شاهد رشد و شکوفایی عرفان و تصوف در فرهنگ ایرانی هستیم. در واقع اگرچه تفکر عرفانی و تصوف پیش از حملۀ مغول نیز در جامعۀ ایرانی حضوری پررنگ داشت، پس از حملۀ ویرانگر مغول و عواقب هولناکش بود که در تفکر انسان ایرانی، دلبریدن از دنیا و حیات اینجهانی و پناهبردن به حیات باقی و تجارب درون، اهمیت ویژهای یافت و خصوصاً مکاتب عرفانیای که بر ترک دنیا و تعلقاتش پای میفشردند و بر تجارب درونی تأکید داشتند، پس از آن در فرهنگ و جامعه ایرانی رونق تازهای یافتند.
با توجه به ملاحظات فوق یکی از احتمالاتی که روحانیت مسیحی پس از پایان بحران کرونا با آن روبهروست، تقویت فردگرایی در زندگی روحانی مسیحی و توجه به تجارب روحانی درونی و رابطۀ شخصی با خداست (اینکه بحران کرونا چه زمانی پایان خواهد یافت و ابعاد واقعی و پیامدهای دراز مدت این بحران چیست، کماکان نامشخص است و در حال حاضر ما میتوانیم در مورد آنچه هماکنون تجربه میکنیم و قادر به پیشبینی آن هستیم، فرضیهسازی کنیم). گزینه دیگر توجه جدید به ابعاد اجتماعی حیات مسیحی و کشف مجدد اهمیت کلیسا در حیات مسیحیان و تأکید بر اهمیت مشارکت مؤمنان است. اینکه کدامیک از این گزینهها غالب خواهند شد، به عوامل گوناگونی بستگی دارد، از جمله شدت و حدت و مدت زمان تداوم شرایط بحران کووید ۱۹ و نیز نوع واکنش کلیسا و متفکران و الهیدانان مسیحی به این موضوع. ممکن است در جوامع مختلف و کلیساهای مختلف نیز هر یک از این شقوق به شکلهای مختلف غلبه یابند یا شاهد ترکیبی از گسترش این دو گرایش در کلیساهای مختلف باشیم.
تعلیق آیینهای کلیسایی
موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد، برگزاری آیینهای کلیسایی در شرایط بحران کووید ۱۹ است. اگر امکان پخش تعلیم و موعظه و حتی داشتن مشارکت کلیسایی در فضای مجازی میسر است، موضوع برگزاری آیینهای کلیسایی موضوعی است که نمیتوان در شرایط فعلی راهحلی ساده برای آن یافت خصوصاً برای کلیساهای آیینمحور، که انجام آیینها، قلب و محور جلسات کلیسایی محسوب میشود؛ توقف اجرای آیینها در چنین کلیساهایی معضلی جدی است. در کلیسای کاتولیک در حال حاضر امکان انجام آیین عشای ربانی که مهمترین آیین این کلیساست وجود ندارد، لااقل مانند گذشته وجود ندارد، و مؤمنان کاتولیک فقط بهطور آنلاین اجرای مراسم آیین قربانی مقدس را – چنانکه این آیین در کلیسای کاتولیک نامیده میشود – دنبال میکنند و آنچه را «عشای ربانی روحانی» نامیده میشود، بجا میآورند. مفهوم عشای ربانی روحانی، مفهومی است که نخستین بار در آثار توماس آکویناس به آن اشاره میشود و اشاره به این موضوع دارد که مؤمنان در شرایط خاصی که عملاً نمیتوانند در مراسم عشای ربانی شرکت و نان و شراب را دریافت کنند، میتوانند به شکل روحانی از حضور مسیح برخوردار شوند. اهمیت این رخداد جدید را با توجه به آموزۀ تبدل جوهر (Transubstantiation) در الهیات کاتولیک باید درک کرد. این کلیسا اعتقاد دارد که پس از دعای کشیش، نان و شراب آیین عشاء، جوهراً متبدل میشوند و فرد کاتولیک با دریافت آنها، از بدن و خون حقیقی مسیح برخوردار میشود. در شرایط فعلی که مؤمنان کاتولیک عناصر مادی عشا را نمیتوانند دریافت کنند، با توجه به اهمیت محوری این آموزه و البته دلالتهای نجاتشناختی آن، چه باید کرد؟ ظاهراً طرح مفهوم عشای ربانی روحانی و برخوردارشدن از مسیح به شکلی روحانی آنگاه که کشیش این آیین را بجا میآورد و به نیابت از همۀ مؤمنان برکت آن را دریافت میکند، راهحلی موقتی است. این راهحل ریشه در سنت کلیسای کاتولیک و آثار الهیدان معروف، توماس آکویناس دارد و و در زمان طاعون هم سابقه داشته است، اما طرح آن بدین شکل، چه تأثیراتی بر نگرش مؤمنان کاتولیک به موضوع عشای ربانی واساساً آیینها خواهد داشت؟ آیا این عملکرد، جایگاه مهم آیینها را در حیات دینی خدشه دار نمیسازد و این فکر را در ذهن یک مؤمن کاتولیک بوجود نمیآورد که حتی پس از برداشتهشدن محدودیتها، کماکان میتوان بدین شکل از خون و بدن مسیح برخوردار شد؟ این سؤال و سوالاتی از این دست، میتوانند زندگی روحانی را در دوران کرونا و دوران پس از آن دچار تغییر سازند. یا برعکس، محرومیت از انجام آیینها به شکل بایسته، ممکن است ارج و قرب و اهمیت آنها را نزد مؤمنان کاتولیک بیشتر سازد.
آشناییزدایی در زندگی روحانی و کلیسایی
از سوی دیگر، آیا فاصلهگرفتن از پدیدههایی که سالها بر اثر تکرار دائم، برایمان عادی شدهاند، باعث کشف مجدد ارزش آنها نمیشود؟ یا امکان نگریستن به آنها را از چشماندازی جدید فراهم نمیسازد و با آشناییزدایی از آنها امکان بازنگری در آنها را پدید نمیآورد؟ شاید بد نباشد در مورد مفهوم آشناییزدایی کمی توضیح دهیم. برای مثال در هنر نقاشی، آشناییزدایی بدین معناست که نقاش اشیاء یا پدیدههایی پیشپاافتاده و معمولی را به شکلی متفاوت و نامأنوس به تصویر میکشد، بگونهای که آنچه برای ما، مثلاً گلدان یا خانهای معمولی و عاری از جاذبه است، بواسطۀ شیوۀ متفاوتی که نقاش آنها را به تصویر میکشد، به شیئی جذاب تبدیل میشود که توجه ما را به خود جذب میکند و باعث میشود تا از چشمانداز متفاوتی به آن نگاه کنیم. نقاشانی چون ونگوگ و پیکاسو با آشناییزدایی از اشیاء و پدیدههای جهان اطرافشان، نگاه ما را به پدیدههای بهظاهر ساده و پیشپاافتادۀ جهان اطرافمان تغییر دادهاند. یا شاعران با استفاده از زبان شاعرانه و کاربرد غیرمتعارف زبان، این کار را با واژگان انجام میدهند و از آنها آشناییزدایی میکنند. برای مثال در ادبیات فارسی میتوان شاعرانی چون حافظ و نیز شاعران سبک هندی و نیز شاعران معاصر چون سهراب سپهری و احمد شاملو را مثال زد که در مورد واژگان مختلف آشناییزدایی کردهاند. به این ترتیب، وقفه و تعلیقی که بحران کرونا در شئون مختلف حیات بشری، و بخصوص حیات دینی انسان پدید آورده است، بسا که سبب شود انسان به خود آید و آنچه را که از فرط تکرار و بداهت، ملالآور و غیر جذاب میدانست، از چشماندازی نو به نظاره بنشیند و از نو به تأمل در راز و رمزهای نهفته در آن بپردازد. بحران کرونا و توقف شیوههای حیات کلیسایی غالب، فرصتی است برای بازاندیشی در مورد این شیوهها و به یک معنا آشناییزدایی از ابعاد مختلف حیات کلیسایی. اینک که همۀ ما از رخدادهای تکرارشونده فاصله گرفتهایم، میتوانیم از زوایایی متفاوت به این رخدادها بنگریم و در مورد معانی آشکار و پنهانشان به تأمل بنشینیم.
به هر حال روحانیت ما تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد و حیات کلیسایی در دورههای تاریخی گوناگون تحت تأثیر عوامل تاریخی و اجتماعی مختلف قرار داشته است. حیات روحانی و کلیسایی ایماندارانِ دوران کرونا نیز با توجه به تغییرات گستردهای که این بیماری در ارکان مختلف حیات جمعی ما پدید میآورد ممکن است سمت و سوهایی متفاوت در پیش بگیرد. ما با درسگرفتن از آنچه دو هزار سال تجربۀ غنی کلیسای مسیح است و نیز با دعا و تفکر و کسب هدایت از روحالقدس، میتوانیم از چشمۀ جوشان حکمت الهی برخوردار شویم که در عین پاسخ به نیاز زمانه، همواره تأملات ما را در چشمانداز ابدی قرار میدهد. در این صورت میتوانیم از این بحران فراگیر و جهانی نیز به سلامت عبور کنیم و از آن درسهایی جدید بیاموزیم و نیز فیض خداوندمان را در این شرایط دشوار به شکل عمیقتری تجربه کنیم.