Free ebook download

نقدی بر مسیح کیهانی – قسمت هشتم

آیا اندیشه کیهانى به تجسم مسیح باور دارد؟ به واقع تجسم مسیح به چه معناست؟

آیه‌ای معروف با تفسیری غلط!

زمانی که هنوز اسقف کلیسا بودم، در مصاحبه با روحانیونی که برای مشاغل مختلف کلیسایی داوطلب می‌شدند، سؤال می‌کردم: «اگر قرار بود به جزیره‌ای دورافتاده بروید، کدام فصل از کتاب‌مقدس را همراه می‌بردید؟» برای اینکه سؤالم جالب‌تر شود اضافه می‌کردم: «حالا فرض کنید رومیان ۸ را...

من همراه شما هستم

تسلی‌بخش‌ترین کلام برادر یا خواهری مسیحی که شما را در زمان سختی یا آزمایش تسلی داده است چیست؟ اینکه «خدا خوب است؟» «این ارادۀ او برای شماست؟» «من برایت دعا می‌کنم؟» اگرچه این جملات، بسته به شرایط، مناسبند، اما ممکن است راه دیگری نیز وجود داشته باشد که ما می‌توانیم...

نقدی بر مسیح کیهانی – قسمت هفتم

آیا اندیشه کیهانى به تجسم مسیح باور دارد؟ به واقع تجسم مسیح به چه معناست؟

نقدی بر مسیح کیهانی – قسمت ششم

آیا مسیح و عیسی دو هویت جدا از هم هستند؟ دیدگاه مسیح کیهانی نسبت به هویت عیسی چیست؟

به یاد روانشناس بزرگ مسیحی، لَری کرَب

در ۲۸ فوریۀ ۲۰۲۱، روانشناس برجستۀ مسیحی، لری کرب (Larry Crabb)، چشم از جهان فروبست. او را بدون تردید می‌توان یکی از نمایندگان شاخص و برجستۀ روانشناسی مسیحی و مشاورۀ کتاب ‌مقدسی دانست. لازم به توضیح است که روانشناسی مسیحی طیف وسیعی از مکاتب گوناگون را دربرمی‌گیرد که گاه وجوه تمایزشان بیش از وجوه اشتراکشان بنظر می‌رسد، ولی لری کرب  در آثار و تعالیمش یکی از منسجمترین روایات ممکن از روانشناسی مسیحی را در چارچوب جهان‌بینی کتاب‌مقدسی و الهیات انجیلی (اوانجلیکال) ارائه داده است.

او در طی زندگی پربارش بیش از ۲۵ کتاب تألیف کرد که برخی از مشهورترین آنها عبارتند از: «اصول بنیادین مشاورۀ کتاب‌مقدسی»، «مشاورۀ کتاب‌مقدسی مؤثر»، «یافتن خدا»، «گفتگوی روان»، و «آرزوهای تحقق‌نیافته». خصوصاً دو کتاب اول، منابعی مهم در زمینۀ اصول و مبانی روانشناسی و مشاورۀ کتاب‌‌مقدسی محسوب می‌شوند. در آثار اولیۀ او، تأثیر مکتب روانشناسیِ شناختی (Cognitive psychology) بیشتر مشهود است؛ اما با گذشت زمان او به نگرشی روی آورد که آن را مشاورۀ کتاب‌مقدسی می‌خواند.

در نگرش کرب، شکستگی و درماندگی وجودی انسان، فرصتی برای برانگیختن او برای یافتن خداست که او را برای داشتن حیاتی غنی‌تر از نظر معنا به تلاش و تکاپو برمی‌انگیزد. جانهای دردمند نیز نه همچون کسانی که از روان‌رنجوریهای جدی رنج می‌برند، بلکه بعنوان کسانی که به بصیرت و فرزانگی و نگرشی واقع‌بینانه دست یافته‌اند، معرفی می‌شوند که نوشداروی خود را در رابطه با خدا و رابطۀ معنادار با دیگران می‌یابند. کرب که در زمینۀ روانشناسی بالینی تخصص داشت، در عین حال که از چشم‌انداز روانشناختی و آسیب‌شناسی روانی، رفتارهای انسانی را بررسی می‌کند، در چارچوب جهان‌بینی مسیحی، نقش مهمی برای گناه و اثرات مخرب آن در نظر می‌گیرد و متعاقباً برای توبه و ترک گناه اهمیت بسیاری قا‌ئل می‌شود. از نظر او، انسانها موجوداتی اخلاقی و مسئول هستند که در مورد آنچه کتاب‌مقدس آن را گناه می‌خواند باید قدمی بردارند و بدون حل این مشکل و آشتی با خدا، انسان از آرامش واقعی و سلامت روان برخوردار نخواهد شد. از دیدگاه او تلاشهای  برخی از مکاتب روانشناسی مسیحی برای تأمین سلامت روان نافرجام می‌ماند چراکه برخوردی ریشه‌ای با مشکل وجودی انسان ندارند. این مکاتب موضوع گناه را جدی نمی‌گیرند، زیرا نگرش‌های آنها در چارچوب مکاتبی شکل یافته که بر پیش‌فرضهای روانشناسی سکولار استوارند. بدینسان او برخی از مکاتب روانشناسی مسیحی را نقد می‌کند و بر این باور است که آنها در چارچوب پارادایم روانشناسی سکولار عمل می‌کنند و اصول و روش‌های‌ آنها چندان بر پایۀ دلالتها و استلزامات جهان‌بینی مسیحی شکل نیافته است. 

کرب بر این باور است که علاوه بر رابطۀ درمانی بین درمانجو و درمانگر، ایمان درمانجو و قدرت توانمندساز روح‌القدس است که می‌تواند موجبات تغییرات عمیق در درمانجو را فراهم سازد. او همچنین به آموزۀ تثلیث اهمیت بسیاری می‌دهد و سعی می‌کند  دلالتهای آن را در مشاورۀ کتاب‌مقدسی خود لحاظ کند. از دیدگاه او یکی از مهمترین نتایج آموزه تثلیث این است که ما انسانها موجوداتی هستیم که برای ارتباط آفریده شده‌ایم و از همین‌روست که رابطۀ روان‌درمانی رابطه‌ای است که انسانها در آن می‌توانند سطوح عمیقتر ارتباط معنادار را تجربه کنند، اما کرب امکان تعمیق و گسترش این رابطه را در کلیسا میسر دانسته و آن را به رابطۀ درمانی محدود نمی‌کند. از نظر او کلیسا یا قوم خدا، باید جامعه‌ای باشد که انسانها در آن با ایجاد رابطۀ معنادار با یکدیگر، شفای عمیق را تجربه ‌کنند. او همچنین بر این باور است که خود رابطۀ درمانی بین درمانجو و درمانگر، صرف‌نظر از نظریۀ درمانی و تکنیکهایی که ممکن است به‌کار گرفته شوند، اثری عمیقاً درمانی دارد؛ این دیدگاهی است که در آثار روانشناس معروف کارل ‌راجرز و نیز اروین یالوم بر آن تأکید شده است. او همچنین بر اعتماد بنیادین به خدا تأکید می‌کند و درمان عمیق را به یک معنا یادگیری اعتمادکردن به خدا می‌داند. بنابراین در نظریۀ درمانی او، ارتباط عمیق با خدا و دیگران عامل اصلی در درمان است و نقش درمانگر سوق‌دادن درمانجو به‌سوی شبکه‌ای از روابط معنادار و شفابخش است که در چارچوب حیات کلیسایی میسر می‌شود و نیز مهمتر از آن،  نقش درمانگر کمک به درمانجو در یادگیری اعتماد به خدا و داشتن رابطه‌ای عمیق و معنادار با اوست. 

عنصر مهم دیگر در نگرش کرب، تأکید او بر موضوع «راهنمایی روحانی» است که در انگلیسی به آن mentoringمی‌گویند. او از دهۀ ۹۰، برنان منینگ (Brennan Manning) را بعنوان راهنمای روحانی (mentor) خود انتخاب کرده بود. منینگ که کتاب «فرزند ابا»‌ی او به زبان فارسی نیز ترجمه شده است، راهنمای روحانی برجسته‌ای بود که کتب بسیاری در زمینۀ رشد روحانی به نگارش درآورد. این رابطه تأثیر عمیقی بر لری کرب گذاشت و باعث شد او بر تأثیر راهنمایی روحانی بر سلامت روان تأکید کند. از دیدگاه کرب، راهنمایی روحانی که هدف آن تسهیل رشد روحانی افراد است، می‌تواند نقش مهمی در سلامت روانی اشخاص ایفا کند. از نظر او، روان‌درمانی و مشاوره و نیز خدمات شبانی، تمرکزشان بر حل مشکلات و درمان آسیبهاست در حالی که در راهنمایی روحانی هدف اصلی رشد روحانی و شخصیتی انسانهاست که در نهایت تأثیر مهمی بر سلامت روانی انسان می‌تواند داشته باشد. او در کتب و تعالیم متأخرش، براهمیت فرآیند راهنمایی روحانی تأکید بسیار دارد و بر آن است که فرآیند رشد شخصیتی و روحانی که نتیجۀ راهنمایی روحانی است، بسیاری از مشکلات و آسیبهای روانی را درمان می‌کند. 

برخی از آثار کرب جنبۀ‌ تخصصی دارند و به مباحث جدی روانشناسی مسیحی و روان‌درمانی می‌پردازند اما بسیاری از آثار او را می‌توان بعنوان کتبی در زمینۀ رشد و پرورش روحانی خواند و عمیقاً از آنها برکت گرفت. این آثار بر اساس  تجارب کسی که از پیچیدگیهای روان انسان عمیقاً آگاه است و همزمان منابع عمیق فیض الهی را تجربه کرده است نوشته شده‌اند؛ لذا چشم‌اندازهای عمیقی در مورد زندگی روحانی در برابر خواننده قرار می‌دهند. لری کرب را به‌خاطر تجارب عمیق روحانی و بینشهای عمیقی که در مورد زندگی مسیحی مطرح کرده است، «عارف انجیلی» نیز خوانده‌اند. او کتابی با نام «امید برای زمانی که رنج می‌کشیم» به همراهی دَن اَلِنْدِر به نگارش درآورد که سال‌ها پیش به فارسی ترجمه شد و افسوس که تنها کتابی است که از این روانشناس نامدار به فارسی وجود دارد. از آنجا که بینشهای روانشناسانۀ کرب، در نهایت مسائل اگزیستانسیال انسان، و نه فقط انسان «مسیحی» را، در ژرفترین لایه‌های وجودی او نشانه می‌گیرد، و وصل و اتصال به خدا و همنوع را پایدارترین و مؤثرترین شفای تمامیت وجود انسان می‌داند، می‌توان به‌جرئت گفت که مطالعۀ آثار او به دایرۀ باورمندان به مسیحیت محدود نیست و نباید هم باشد؛ هرچند که مضامین کتابهای او به‌طور قطع در چارچوب مفاهیم مسیحی شکل یافته‌اند.   

در خاتمه نوشتار خود را با گفتاری از او به پایان می‌رسانیم:

«زندگی ما زندگی انسانی کوچک و ناچیز است، اما در نظر او که ما را خوانده است، ما بزرگ هستیم، بس بزرگتر از سالهای زندگی‌مان. زندگی و روایتهای ما مهم‌اند، چون به روایت بزرگتر خدا تعلق دارند.»

لَری کرَب