تسلیبخشترین کلام برادر یا خواهری مسیحی که شما را در زمان سختی یا آزمایش تسلی داده است چیست؟ اینکه «خدا خوب است؟» «این ارادۀ او برای شماست؟» «من برایت دعا میکنم؟» اگرچه این جملات، بسته به شرایط، مناسبند، اما ممکن است راه دیگری نیز وجود داشته باشد که ما میتوانیم بواسطه آن یکدیگر را تسلی دهیم. در گذشته در جوامع مسیحی انگلیسیزبان، شکل استدعایی این جملۀ تسلیبخش بیشتر بیان میشد: «خدا با شما باشد.» بیان این جمله قرنها در حینی که اشخاص همدیگر را ترک میکردند معمول بود، اما به مرور زمان، شکل کوتاهشدۀ آن یعنی «خداحافظ» جایگزین عبارت کامل شد و ریشهشناسی آن را پنهان کرد. این یک رویداد ناگوار در تاریخ زبانشناسی است. چه کلماتی بهتر از این که به کسی بگوییم از خدا میخواهیم حضورش با او باشد؟
خدا میخواهد با ما باشد. همانطور که در باغ عدن بود، همانطور که با قوم اسرائیل در عهدعتیق بود، همانطور که عیسی همراه شاگردانش در سرزمینهای یهودا، جلیل و سامره بود، همانطور که کلیسا امروز با روحالقدس زندگی میکند، همانطور که قوم خدا همیشه در اورشلیم جدید با او زندگی خواهند کرد. خواست خدا این است که با قومش باشد زیرا در حضور او، شادی کامل هست. آیا ما این حقیقت پرجلال را به یکدیگر یادآوری میکنیم؟ آیا ما یکدیگر را تشویق میکنیم به اینکه خدای ما عمانوئیل (خدا با ما) است؟ آیا به عزیزانمان که از بیماری مزمن رنج میبرند، میگوییم «او با تو است»؟ آیا به دوستی که روی تخت جراحی است یا به خواهرمان که بهخاطر ایمانش در زندان است، این جمله را میگوییم؟ آیا به عضوی از خانوادهمان که بهعنوان پناهنده در شرایط پر اضطراب زندگی میکند، این جمله را میگوییم؟ شاید ما این را جمله را نمیگوییم چون باور نداریم که حضور او کافی است. در عوض، از او شفا میخواهیم. از او آزادی جسمانی میخواهیم. از او زندگی بهتری میخواهیم. این اشتیاق ذاتاً اشتباه نیست؛ در واقع، به ما گفته شده است که برای شفا دعا کنیم (یعقوب ۴:۱۴)، به دیدار زندانیان برویم (متی ۲۵:۴۳)، برای عدالت و سلامت تمام بشریت بکوشیم (میکاه ۶:۸). اما آیا اشتیاق ما به بخشنده است یا به هدایایش؟ آیا ما تجربه کردهایم که حضور او بهترین هدیه است؟ آیا ما علیرغم شرایط ناگوار باز هم مشتاق او هستیم؟
وقتی در وسط طوفان هستیم و برای دریافت پاسخ، بهبود وضعیت، برای پیروزی بر دشمنان و دریافت شفا انتظار میکشیم- یا وقتی با مسئولیتی روبهرو هستیم که بهنظر میرسد بسیار فراتر از تواناییهای ماست، نیاز به تسلی، اطمینانخاطر و تشویق داریم. در پاسخ به فریادها و ترسهای عمیق ما، خدا تسلی دیرین خود را تکرار میکند: «من با تو هستم.» خدا در پاسخ به احساسات موسی دربارۀ ضعفش در صحبت کردن و رهبری، فرمود: «من با زبانت خواهم بود و آنچه باید بگویی به تو خواهم آموخت» (خروج ۴:۱۲). وقتی یوشع با وظیفۀ خطیری روبهرو شد مبنی بر اینکه نقش موسی را بر عهده بگیرد و قوم اسرائیل را به نبرد برای سرزمین جدیدشان هدایت کند، خدا به او اطمینانخاطر داد که «همانگونه که با موسی بودم، با تو نیز خواهم بود. تو را ترک نخواهم کرد و وا نخواهم گذاشت… مترس و هراسان مباش، زیرا هر جا که بروی، یهوه خدایت با تو خواهد بود» (یوشع ۱:۵، ۹). آنگاه که فرشتۀ خدا جدعون را به نجات اسرائیل از ستم مِدیان فراخواند، او را به این شکل تهیت گفت: «ای جنگاورِ دلاور، خداوند با توست» (داوران ۶:۱۲). در بطن عصیان قوم اسرائیل و زمانی که عواقب نافرمانیشان را تحمل میکردند، خدا از طریق نبی خود اشعیا به آنها یادآوری کرد: «پس ترسان مباش زیرا من با تو هستم، و هراسان مباش زیرا من خدای تو هستم» (اشعیا ۴۱:۱۰). هنگام اعلام خبر تولد عیسی به مریم، فرشته او را با این عبارت تهیت گفت: «سلام بر تو، ای که مورد لطف قرار گرفتهای. خداوند با توست» (لوقا ۱:۲۸). وقتی شاگردان از شخصی که در شب تاریک و طوفانی بر آب بهسوی قایقشان میرفت، ترسیدند، عیسی ایشان را تسلی داد: «من هستم؛ نترسید» و به ایشان پیوست (یوحنا ۶:۲۰، ۲۱). عیسی پیش از صعود به آسمان، شاگردانش را با این کلمات تسلی داد: «همیشه تا پایان این عصر با شما هستم» (متی ۲۸:۲۰)، و همچنین به آنها قول داد که پدر «مدافعی (یاوری) دیگر به شما خواهد داد که همیشه با شما باشد… روح راستی» که در میان آنها مسکن خواهد گزید. (یوحنا ۱۴:۱۶، ۱۷)
امروز همان روح در همۀ کسانی است که به عیسی ایمان دارند. وقتی ما یکدیگر را تشویق میکنیم به اینکه خدا با ماست، مهم است به یاد داشته باشیم که او حضوری خاموش و نامرئی نیست که منفعل در کنار ما نشسته باشد، بلکه روح او سومین شخص تثلیث است که فعالانه بخاطر ما عمل میکند. خدای ما «سرشت ما را میداند، و به یاد دارد که ما خاک هستیم!» (مزمور ۱۰۳:۱۴). او ضعفهای ما را خوب میشناسد و میداند که چقدر ما مستعد در غلطیدن در دام ترس، شک و بیایمانی هستیم. او در ضعف ما دور نمیایستد و ما را بهخاطر ضعفهایمان ملامت نمیکند یا منتظرمان نمیماند که از احساساتمان «بگذریم». بلکه با بازوی بلند بهسوی ما میآید و روحش به آرامی ما را تسلی میدهد، و حضور و قابلاعتمادبودنِ خود را در هر شرایطی به ما یادآوری میکند. او ما را از طریق کتابمقدس، توسط قسمتهایی چون مزمور ۲۳ تسلی میبخشد، که تصویر زیبایی از مراقبت شبان از ماست. وقتی سرودهایی میخوانیم که تغییرناپذیری، اقتدار مطلق و رحیم بودنِ خدا را به یاد ما میآورند، جان ما آرام میشود. او همچنین بهواسطۀ بدن مسیح (کلیسا) از مابه شکلهای ملموس مراقبت میکند، برای مثال زمانی که کسی ما را دعوت به شام میکند یا کلامی تشویقآمیز به ما میگوید مراقب الهی را تجربه میکنیم.
روحالقدس نه تنها ما را در ضعفهایمان تسلی میدهد، بلکه سخاوتمندانه نیروی خود را به ما میبخشد و ما را قادر میسازد شجاعانه با چالشهایمان مقابله یا بر آنها غلبه کنیم. این کار روحالقدس در پطرس رسول بود که او را از ماهیگیری ترسو که به تازگی به خداوندش خیانت کرده بود، به مبشری جسور و واعظی شگفتانگیز تبدیل کرد که با اطمینان حقیقت مرگ و قیام عیسی را در برابر جمعی در اورشلیم اعلام نمود (اعمال رسولان ۲:۱۴-۴۱). این کار روحالقدس در پولس رسول بود که به او اطمینان داد که بگوید: «مرا زیستن مسیح است، و مردن، سود» (فیلیپیان ۱:۲۱) و او را هدایت کرد تا داوطلبانه به رُم برود، جایی که میدانست مرگ در انتظار اوست. و همچنین کار روحالقدس در پولس بود که پس از شنیدن اینکه فیض خدا برای او کافی است تا «خاری را در جسم» خود تحمل کند، او را قادر ساخت بگوید: «پس با شادیِ هرچه بیشتر به ضعفهایم فخر خواهم کرد تا قدرت مسیح بر من ساکن شود. از همین رو، در ضعفها، دشنامها، سختیها، آزارها و مشکلات، بهخاطر مسیح شادمانم، زیرا وقتی ناتوانم، آنگاه توانایم» (دوم قرنتیان ۱۲:۹، ۱۰). همان قدرت امروز در دسترس تمامی پیروان مسیح است و صفحات کتابمقدس و تاریخ گواه شهادتهای آنها است.
علاوه بر این، همانطور که روحالقدس ما را تسلی و قوت میبخشد، برای به بار نشستن ثمرات روحانی در زندگیمان کار میکند که شامل میوههای محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، فروتنی و خویشتنداری میشود(غلاطیان ۵:۲۲، ۲۳). این میوۀ اوست، نه ما. مسئولیت ما این است که در مسیح بمانیم و وقتی در او میمانیم، شاخههای ما تغذیه و قادر به تولید میوه میشوند. روحالقدس از شرایط زندگی ما برای رشد و رسیدن میوهاش استفاده میکند و اغلب از طریق چالشها است که مهمترین رشد اتفاق میافتد. همانطور که یعقوب رسول تعلیم میدهد، ما باید شادمان باشیم وقتی با چالشهای مختلفی روبهرو میشویم، «زیرا… میدانید گذشتنِ ایمان شما از بوتۀ آزمایشها، پایداری به بار میآورد. اما بگذارید پایداری کار خود را به کمال رساند تا بالغ و کامل شوید و چیزی کم نداشته باشید» (یعقوب ۱:۳-۴). اگر ما در مسیح بمانیم، حتی در میان درد و رنج، روحالقدس فعال خواهد بود تا ما را به کمال برساند. این راه خداوند است. این رازی است عظیم که عیسی از طریق رنج کمال یافت (عبرانیان ۵:۸، ۹). بنابراین، ما دلگرم میشویم که روحالقدس حتی در ساعات تاریک زندگی ما نیز همین کار را برای ما نیز انجام میدهد.
پولس رسول در پایان نامۀ نخست خود به کلیسای تسالونیکی به بررسی یک اختلافنظر دربارۀ ظهور ثانوی مسیح میپردازد. اگرچه ماهیت دقیق موضوع مورد بحث معلوم نیست، پولس استدلال خود را با عبارت «پس بدین سخنان، یکدیگر را دلداری دهید» (اول تسالونیکیان ۴:۱۸) به پایان میرساند. اگرچه «این سخنان» ممکن است به تمام آیات پیش و مربوط به این موضوع اشاره داشته باشد، لیکن همچنین ممکن است به حقیقتی که فوراً پیش از توصیۀ او آمده اشاره کند، یعنی «بدینگونه همیشه با خداوند خواهیم بود.» (اول تسالونیکیان ۴:۱۷). صرفنظر از اینکه اشاره دقیقاً به چیست، نکته اصلی همان است: در نهایت، مؤمنان باید با این حقیقت تسلی یابند که در پایان همه چیز، «ما همیشه با خداوند خواهیم بود.» همچنین، حضور خداوند ما را آرام میکند. بیایید ما هم یکدیگر را با همان کلمات، هم در زمان حال و هم درآینده، تشویق کنیم. بدون شک، باید برای یکدیگر دعا کنیم و بسته به موقعیت، اعلام کنیم که این کار را انجام میدهیم. بدون شک، باید به یکدیگر یادآوری کنیم که هر چند شاید به نظر برسد که خداوند چهره خود را پوشانده است، لیکن او همیشه نیکو و بر همه چیز حاکم است. اما شاید دلگرمکنندهترین کلماتی که میتوانیم به برادر یا خواهری در زمان دشواری بگوییم، کلماتی باشند که خودِ خداوند اغلب از آنها برای تسلی قومش استفاده میکند: خداوند با توست. و او همیشه با ما خواهد بود! خدای ما هرگز ما را ترک و رها نخواهد کرد. تا زمانی که به مسکن ابدی خود و در حضور دائمی او قرار بگیریم ، او همیشه حاضر خواهد بود تا ما را تسلی دهد، تقویت کند و به شباهت خود درآورد؛ و به دلیل حضور پایدار او در زندگیمان میتوانیم با اطمینان اظهار کنیم:
«چون بر دست راست من است،
(مزمور ۱۶:۸-۱۱)
جنبش نخواهم خورد.
از اینرو دلم شادمان است و تمام وجودم در وجد؛
پیکرم نیز در امنیت ساکن خواهد بود.
زیرا جانم را در هاویه وا نخواهی نهاد،
و نخواهی گذاشت سرسپردۀ تو فساد را ببیند.
تو راه حیات را به من خواهی آموخت؛
در حضور تو کمال شادی است،
و به دست راست تو لذتها تا ابدالآباد!»
ممنونم برای این متن بسیار زیبا و پر برکت و همه خدمات شما خواهر عزیز!
شکر برای حضور دلگرم کننده او
«متبارک باد خدا، پدر خداوند ما عیسی مسیح، که پدر رحمتها و خدای همۀ دلگرمیهاست؛ که به ما در همۀ سختیهایمان دلگرمی میبخشد تا ما نیز بتوانیم با آن دلگرمی که از او یافتهایم، دیگران را که از سختیها میگذرند، دلگرم سازیم.»
۲قرنتیان ۱:۳-۴
برکت و حضور خدا با شما 🙏🏻
ممنونم، این مطلب نیاز حقیقی امروز من بود.
سپاسگزارم از محبت شما
عالی و زیبا گنجی از گنجهای خدا در این متن بود.در جای که زندگی میکنم الان صبح هست، از خواب بیدار شدم و شروع کردم به دعا کردن و حرف زدن با خدا. وقتی دعام تموم شد لحظاتی سکوت کردم تا صدای خدا رو بشنوم . سکوت بود. بعد گوشیم رو برداشتم اینستا رو باز کردم، دیدم دانشگاه این مقاله رو به اشتراک گذاشته. و چقدر زیبا خدا جواب حرفهام رو با خودش رو داد. میتونم با قدرت بگم که این مکالمه دو طرفه بود.