مقدمه
در جهانبینی مسیحی، جهان ما سقوطکرده معرفی میشود، جهانی که بهواسطۀ عصیانِ فرشتگانِ سقوطکرده و انسان، گناه و مرگ و لعنت بر آن حاکم شده است. یکی از ویژگیهای جهان سقوطکرده، عملکرد فرشتگان سقوطکرده و سردمدار آنها شیطان است. اینها همه در دشمنی با خدا و خلقت او هستند و سعی در به انحطاط کشیدن و خرابی خلقت و نابودی عالیترین مخلوق، یعنی انسان دارند که به صورت خدا آفریده شده است. در اناجیل یکی از مهمترین ویژگیهای ظهور پادشاهی خدا، مواجهۀ عیسی با عملکرد ارواح شریر و آزادسازی اشخاصی است که اسیر و مقهور ارواح شریرند. همچنین میبینیم که عیسی به شاگردان خود اقتدار میبخشد تا حین اعلام خبر خوش آمدن پادشاهی خدا، دیوها را بیرون کنند (لوقا ۹:۱-۳). این خدمت شاگردان پس از صعود عیسی به آسمان ادامه مییابد و در طول تاریخ کلیسا نیز یکی از خدمات اصلی کلیسا بهشمار میرود.
بنابر اناجیل، علت برخی بیماریها، ارواح شریر است. خدمت عیسی برای شفای انسانها از خدمت اخراج ارواح شریر جداییناپذیر بود (متی ۹:۳۲-۳۳). عهدجدید نیز در مورد عملکرد ارواح شریر در پدیدآیی و گسترش تعالیم غلط و بدعتها هشدار میدهد (۱تیموتائوس ۴:۱). در طول تاریخ نیز در بسیاری از فرهنگها، جوامع و نیز ادیان مختلف میتوان عملکرد ارواح شریر را با عناوین متفاوت و یا تعابیری مشابه آنچه در کتابمقدس آمده، مشاهده کرد. در عصر حاضر نیز، چه در جوامع سنتی و توسعهنیافته و چه در جوامع مدرن و توسعهیافته، اَشکال متفاوتی از باور به عملکرد ارواح شریر مشاهده میشود.
ایماندار مسیحی و مبحث دیوزدگی
سؤال مهم در میان مسیحیان، که ابهاماتی نیز در مورد آن وجود دارد، این است که «آیا احتمال دارد شخص مسیحی دچار دیوزدگی شود یا تحتتأثیر ارواح شریر قرار گیرد؟» برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید دو واژۀ “مسیحی” و “دیوزدگی” را تعریف کرد و سپس درصدد تبیین رابطۀ میان آن دو برآمد.
واژۀ “مسیحی” به شخصی اطلاق میشود که به عیسای مسیح بهعنوان خداوند و نجاتدهندۀ خود ایمان دارد و روحالقدس را بهعنوان نشان فرزندخواندگی دریافت کرده است و در عین حال، در عمل نیز میکوشد تا بهدقت در اطاعت از کلام خدا زندگی کند. ممکن است بسیاری خود را مسیحی بدانند و سالها نیز عضو کلیسایی باشند، اما در نااطاعتی از کلام خدا زندگی کنند و گناه و ناراستی بر زندگی آنها حاکم باشد.
از سوی دیگر، برخی مسیحیان نیز ممکن است ناآگاهانه وارد قلمروهایی شوند که از نظر روحانی آنها را آسیبپذیر سازد و امکان تأثیرگذاری نیروهای شریر را در زندگی آنها بهوجود آورد. قلمروهایی چون احضار ارواح، فالبینی، جادوگری یا هر قلمرو دیگری که باعث شود شخص در تماس با نیروهای تاریکی قرار گیرد، خطر تأثیرپذیری از نیروهای تاریکی را بهوجود میآورد، هرچند خودِ فرد از ماهیت واقعی پدیدهای که با آن روبهرو است، آگاه نباشد.
برخی دیگر از مسیحیان ممکن است قبل از ایمان آوردن به مسیح، سالها در قلمرو تاریکی فعال بوده و برای مثال، مدتها جادوگری یا شیطانپرستی کرده باشند. اگر این اشخاص پس از ایمان آوردن به مسیح اجازه ندهند روحالقدس و کلام خدا آنها را عمیقاً تقدیس کند و از تأثیر این قلمروها بر فکر، احساس و ارادهشان آزاد سازد، ممکن است تأثیر نیروهای تاریکی بر زندگیشان ادامه یابد. همانگونه که تقدیس فرآیندی است تدریجی، آزادی کامل این اشخاص از همۀ تأثیرات تاریکی نیز ممکن است به طول انجامد، و این آزادی نتیجۀ رشد روحانی و رابطۀ آنها با خداوند و درک معنای آزادیای است که در مسیح به آنها عطا شده است. بنابراین، اشخاصی که پیش از ایمان، عمیقاً اسیر نیروهای شرارت و قلمرو شیطان بودهاند، اگرچه پس از توبه و تولد تازه تغییرات عمیقی را تجربه میکنند و وارد رابطۀ جدیدی با خدا میشوند، لیکن برای آزادی از تأثیرات ارواح شریر بر فکر، احساس، اراده و حتی بدنشان به دعا نیاز دارند.
مسیحیان گروه اول نیز اگرچه با تجربۀ توبه و تولد تازه حیات نوینی را در مسیح آغاز کردهاند، اما عدم هشیاریشان نسبت به قلمروهای شرارت باعث میشود آنها به تاریکی قدم بگذارند و آزادیای را که در مسیح نصیبشان شده، از دست بدهند یا در بخشهایی از زندگی مشکلاتی را تجربه کنند.
در کلام خدا نیز هشدارهای مشخصی در مورد استوار ماندن در آزادیای که در مسیح به ما عطا شده، وجود دارد (برای مثال رجوع کنید به غلاطیان ۵:۱). عیسای خداوند هشدار میدهد که وقتی روح شریر کسی را ترک میکند، باز بهسوی او میآید و وقتی آنجا را تمیز و آراسته میبیند، بازمیگردد و هفت روح بدتر از خود را بدانجا میآورد (متی ۱۲:۴۳–۴۵). بنابراین، اگر شخص مسیحی جایگاه خود و حد و مرزهای زندگی روحانی را نشناسد، ممکن است ارواح شریر رخنهای در زندگی او بیابند و به انواع مختلف او را تحتتأثیر قرار دهند. در کتابمقدس، برای مثال، در عهدعتیق شائول و در عهدجدید یهودا را میبینیم که اگرچه در مقام پادشاه و رسول خدمت میکردند، اما بهواسطۀ نااطاعتی و ترک جایگاه رفیع خود، تحتتأثیر عملکرد ارواح شریر قرار گرفتند (۱سموئیل ۱۶:۱۴ و یوحنا ۱۴:۲۷).
اما در زندگی شخصی که بر اساس معیارهای کتابمقدس مسیحی است و در پری روحالقدس و اطاعت از کلام خدا زندگی میکند و از خطر قلمروهای تاریکی آگاه و از آنها دور است، ارواح شریر نمیتوانند رخنهای بیابند و تأثیر جدی بر آن بگذارند. تأثیر شیطان و ارواح شریر بر چنین شخصی در همان حدی است که تمامی ایمانداران در جنگ روحانی تجربه میکنند، و به همین دلیل باید همیشه اسلحۀ تام خدا را بر تن داشته باشند (افسسیان ۶:۱۱-۱۸).
اصطلاح دیگری که باید معنای آن را روشن ساخت “دیوزدگی” است. اکثر موارد دیوزدگی که در عهدجدید آمده، اشاره به کسانی دارد که تأثیر شدید ارواح شریر در آنها دیده میشود. در زبان یونانی واژۀ daimonizomai برای دیوزدگی بهکار میرود که به معنای آزار و ستم دیدن شخص از ارواح شریر و متأثر بودنش از عملکرد آنهاست. این واژه لزوماً به معنای تسخیر شدن فرد توسط ارواح شریر نیست و میتواند به معنای تأثیر نیروهای تاریکی به میزان و اَشکال مختلف بر انسان باشد.
طبق توضیحات مذکور، احتمال دارد برخی مسیحیان در عین باور به عیسای مسیح، به دلایلی که ذکر شد، به میزان مختلف در بُعد یا ابعادی از وجود خود، تحتتأثیر ارواح شریر باشند. این ابعاد میتوانند شامل افکار، احساسات، اراده و بدن آنها باشند و ممکن است در آنها آزار و ستم ارواح شریر دیده شود. برای درک بهتر موضوع میتوان مثالی آورد. مثلاً شخص مسیحی در عین ایمان به عیسای مسیح، ممکن است از اضطراب شدید یا ترس رنج ببرد و یا اسیر پورنوگرافی باشد. این شخص برای آزادی از این مشکلات به دعا، شناخت عمیق کلام خدا و اطاعت از آن، شبانی و دیگر امدادهای روحانی نیاز دارد. ایمان به عیسای مسیح و تجربۀ نجات به معنای آزادی آنی و کامل او از تمام گناهان و اسارتها نیست. مسیحیانی که به دلایل مذکور در برخی از ابعاد شخصیت و زندگیشان عملکرد و تأثیرات ارواح شریر دیده میشود، برای رهایی از این تأثیرات نیاز به دعا، شناخت عمیقتر کلام خدا و حمایت شبانی و خدمت آزادسازی دارند.
برخی میپرسند «چگونه ممکن است کسی که عیسای مسیح، خداوند و سرور اوست همزمان تحتتأثیر ارواح شریر نیز باشد؟» در پاسخ باید گفت همانگونه که خداوندی عیسای مسیح باعث نمیشود شخصی آناً از همۀ اسارتها و گناهان و ترسهایش آزاد شود- زیرا فرآیند تقدیس و تسلیم، تدریجی و زمانبر است- آزادی از آزار ارواح شریر نیز به دعا و خدمت آزادسازی و گاه تعلیم و درک روحانی عمیقتر از جایگاه ایماندار در مسیح نیاز دارد. شاید سوءتفاهم موجود ناشی از خلط کردنِ تسخیر کامل انسان توسط ارواح شریر و آزار دیدن ایماندار مسیحی توسط آنها باشد. کسی که عیسای مسیح را بهعنوان خداوند و نجاتدهندۀ خود پذیرفته است و مسیح صاحب قلب و وجود اوست، نمیتواند توسط ارواح شریر تسخیر شود، چون قبلاً زندگی خود را تسلیم مسیح کرده است، اما برای آزادی از آزار ارواح شریر شاید لازم باشد خداوندی و قدرت مسیح را در این مورد نیز بهشکلی تازه تجربه کند و طعم آزادیِ حقیقی در مسیح را بهشکلی عمیقتر بچشد. بهعنوان مثال، مردم شهری آشفته و کثیف و ناامن در انتخاب شهردار به فردی با کفایت و خوشنام رأی میدهند و او از تاریخی مشخص ادارۀ امور این شهر بههمریخته را بهدست میگیرد. اگرچه این شهردار باکفایت است، اما زمانی لازم است تا همۀ خیابانهای شهر از آلودگی پاک شوند و برخی محلهها نیز از شر وجود باندهای تبهکار خلاص گردند. اگرچه مردم از زمانی مشخص ادارۀ امور شهر را به فردی جدید سپردهاند، اما برای اِعمال کامل مدیریت او بر شهر، به زمان و همکاری مردم با او نیاز هست.
برخی از عواملی که ایمانداران را در معرض آزار ارواح شریر قرار میدهند:
- تماس فرد با دنیای تاریکی قبل از ایمان آوردن به مسیح: منظور از دنیای تاریکی، قلمروهایی است که در آنها عملکرد شیطان و ارواح شریر بهروشنی دیده میشود و با تجلیات ماورایطبیعیِ مشخص همراه است. این قلمروها گاه ظاهری فریبنده و جذاب دارند و ممکن است در قالب عرفانهای نوظهور یا مذاهب شرقی باشند، اما تماس اشخاص با این قلمروها بهطور طولانی یا حتی کوتاهمدت میتواند امکان تأثیرگذاری ارواح شریر را در زندگی آنها ایجاد کند. برخی از این قلمروها عبارتند از:
- شیطانپرستی
- احضار ارواح
- غیبگویی و فالبینی
- جادوگری
- هیپنوتیزم
- یوگا و مدیتیشن
- عرفانهای نوظهور چون عرفان حلقه
به هر حال تجربهای که فرد را از حالت عادی خارج کند و یا او را با تجربیات ماورایطبیعی روبهرو سازد، میتواند امکان فعال شدن ارواح شریر را در زندگی او ایجاد کند.
- تماس فرد با دنیای تاریکی بعد از ایمان آوردن به مسیح: همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد، ممکن است برخی ایمانداران بهخاطر ناآگاهی یا جدی نگرفتن این قلمروها و یا از روی کنجکاوی، به تاریکی قدم بگذارند تا تجربیاتی در این زمینهها بهدست آورند. این دسته از ایمانداران پس از ورود به این قلمروها ممکن است آزار و حملۀ ارواح شریر را تجربه کنند و نیاز به آزادسازی داشته باشند.
- تروما و آسیبهای روانی: کسانی که آسیبهای روانی دیدهاند یا ترومای شدیدی را تجربه کردهاند (رخدادهایی چون تصادف شدید، تجاوز جنسی، جنگ، دیدن صحنۀ قتل …)، ممکن است بهواسطۀ شدت آسیب روانی، وارد شرایطی شوند که در معرض آزار ارواح شریر قرار بگیرند. بدون شک این افراد نیاز به رواندرمانی و دارودرمانی دارند، اما گاه خدمت آزادسازی نیز در مورد آنان ضرورت مییابد. البته این بدان معنا نیست که هر کس که در معرض آسیبهای روانی جدی بوده، لزوماً تحتتأثیر ارواح شریر خواهد بود، اما قرار داشتن در معرض آسیبهای روانی میتواند منفذی ایجاد کند که ارواح شریر از طریق آن در زندگی شخص رخنه کنند.
- در معرض سحر و جادو قرار گرفتن: اشخاصی که توسط دیگران مورد سحر و جادو قرار میگیرند، ممکن است گاهی در شرایطی قرار بگیرند که زمینه را برای عملکرد ارواح شریر در زندگی آنها بهوجود آورد.
- اسارتها و گناهان تکرارشونده: اشخاصی که مدتی طولانی دچار اسارتها و اعتیادهای جدی هستند و بهطور مستمر گناهان خاصی مرتکب میشوند، ممکن است در درازمدت در معرض آزار و حملۀ ارواح شریر قرار بگیرند.
لازم به توضیح است که در هر کدام از موارد فوق، تماس شخص با قلمروهای تاریکی، یا تروما، لزوماً منجر به تأثیر ارواح شریر در زندگی او نمیشود و بهطور کلی انسانها بهخاطر ظرفیتهای روحانی متفاوت و تفاوتهای فردی ممکن است به میزان مختلف تحتتأثیر ارواح شریر قرار گیرند و یا حتی هیچ تأثیری از آنها نپذیرند. اما اگر شخصی در گذشته در یکی از قلمروهای فوق تجربیاتی داشته است، ممکن است امکان عملکرد نیروهای تاریکی در زندگی او پدید آید.
برخی از علائم آزار و تأثیر ارواح شریر عبارتند از:
- احساس حضور نیروهای تاریکی و حالت ترس نسبت به حضوری ناشناخته
- خوابهای ترسناک تکرارشونده
- احساس کنترلشدن و میل شدید به انجام کاری که فرد از انجامش کراهت دارد
- شنیدن صداها یا دیدن برخی تصاویر یا اَشکال ترسناک
- دردهای شدید بدنی که هیچ توضیح پزشکی ندارند
البته لازم است تأکید کنیم که وجود یک یا چند مورد از این علائم و یا حتی همۀ آنها الزاماً به این معنا نیست که فرد تحت آزار ارواح شریر است، چون برای مثال، در کسی که دچار بیماری اسکیزوفرنی است نیز میتوان این حالات را مشاهده کرد. در کنار این علائم، عطای تمیز ارواح و زیر نظر گرفتن فرد برای مدتی مشخص و بررسی پیشینۀ او آن هم از سوی شخص یا اشخاصی که تجربۀ کافی در این زمینه دارند و سالیان متمادی در این خدمت بودهاند، ضروری است.
دعای آزادسازی
پس از در نظر گرفتن تمام ملاحظات فوق، دعای آزادسازی افراد از تأثیر یا آزار ارواح شریر باید توسط اشخاص باتجربه و روحانی که عطای این خدمت را دارند، انجام شود. این دعا باید در خلوت و بهدور از چشم دیگران انجام شود، زیرا انجام این خدمت در ملاء عام میتواند آسیبهای جدی به فرد آزاردیده وارد سازد و موجب ایجاد ترس و وحشت در کلیسا گردد. نکتۀ مهم دیگر اینکه هرگز نباید یک نفر به تنهایی دعای آزادسازی را انجام دهد و حداقل باید دو نفر در انجام این دعا حضور داشته باشند. در صورتی که برای خانمی دعا میشود، حتماً باید خانمی دیگر نیز در آنجا حضور داشته باشد و به همین شکل در صورت دعا برای یک مرد، یکی از دعاکنندگان باید مرد باشد.
در صورتی که فرد مورد نظر دچار مشکلاتی جسمی مثل بیماری قلبی است، باید از انجام این دعا اجتناب کرد و یا با مشورت پزشک این خدمت را انجام داد. در مورد زنان باردار، به هیچ عنوان نباید این دعا انجام شود و باید با دعا و روزه این اشخاص را به حفاظت خدا سپرد و پیوسته برایشان در دعا بود، و پس از زایمان، دعای آزادسازی را در موردشان انجام داد.
در هنگام دعای آزادسازی استفاده از روغنِ مسح، قرائت بخشهایی از کتابمقدس و پرستش، و همچنین روزه گرفتن و آمادگیهای قبلی چون سپری کردن مدتی در دعا ضروری است.
برخی ملاحظات عملی
- موضوع تمییز و تشخیص عملکرد ارواح شریر، حساس و پیچیده است و فقط اشخاصی که از تعلیم و تجربۀ کافی و یا عطای تمییز ارواح برخوردارند، صلاحیت تشخیص این موضوع را دارند. همچنین دعا برای اشخاص باید توسط خادمین مسحشده و باتجربه انجام شود، زیرا ورود اشخاص بیتجربه و فاقد صلاحیت به این قلمرو میتواند آسیبهای بسیار به خود شخص و به اطرافیان وارد سازد.
- بسیاری از بیماریهای روانی علائمی مشابه عملکرد ارواح شریر در انسان دارند، از اینرو، ممکن است بهسرعت با دیوزدگی اشتباه گرفته شوند. در این موارد، باز حضور و تشخیص افراد باتجربه و دارای عطای تشخیص ارواح ضروری است. برخی اشخاص بهجای خدمت آزادسازی، یا نیاز به دعای شفا دارند یا باید به روانپزشک ارجاع داده شوند.
- بهخاطر پیچیدگی این موضوع و وجود باورهای نادرست در بین برخی از مسیحیان، گاه تأکید بیش از حد بر عملکرد ارواح شریر میتواند منجر به رواج خرافهپرستی و حاکم شدن فضای ترس و وحشت بر جماعت ایمانداران شود. لذا با ارائۀ تعالیم درست در این مورد و جلوگیری از دخالت و فعالیت اشخاص ناآگاه و ماجراجو باید از رواج خرافهپرستی و تأکید افراطی بر عملکرد ارواح شریر جلوگیری شود.
باسلام
بسیار عالی بود،خداوند به شما برکت بده.
سوالی بود که مدتها درگیرش بودم و اتفاقا در چند روز اخیر به این موضوع فکر می کردم،نسبتا پاسخ گرفتم.