کتاب امثال سلیمان از سه دسته انسان سخن به میان میآورد: انسان حکیم، انسان احمق و انسان شریر. دربارۀ انسان شریر در مزمور ۵۸ چنین میخوانیم: «آنان را زهری است چون زهرِ مار…» (آیۀ ۴). در مقابل چنین افراد زهردار و سمّی چه رفتار و واکنشی باید از خود نشان دهیم؟
کلام خدا نشان میدهد که باید از این دست افراد که دائم نیش میزنند، دوری کرد. پولس به تیموتائوس میگوید از اشخاصی که فقط ظاهر روحانی دارند، بپرهیزد. او حتی به طور علنی نامهای این اشخاص را نیز ذکر میکند: «…هیمِنائوس و فیلیتوس از همین دستهاند …» (۲تیموتائوس۲:۱۷). خود عیسی نیز با اینگونه اشخاص برخورد داشت. اشخاص سمّی در زندگی او فریسیان و صدّوقیان و هیرودیان بودند. با نگاهی به متی باب ۲۳ میبینیم چگونه عیسی ذات این اشخاص را آشکار میسازد. عیسی آنان را ریاکار، افعیزاده، گورهایی سفیدکاری شده و مار مینامد و به شاگردان هشدار میدهد که از “خمیرمایۀ” چنین کسان برحذر باشند (ن.ک. به مرقس۸:۱۵ و لوقا۱۲:۱). اما منظور عیسی از “خمیرمایۀ فریسیان” چه بود؟ او میخواست بگوید که وجود اشخاص فریسیصفت، مانند خمیرمایه زندگی را مسموم میکند.
باید اذعان کرد که امروز هم در میان ما ایمانداران، خصایل فریسیگونه وجود دارد. متأسفانه، گاهی ما نیز “فریسیوار” عمل میکنیم. در این نوشتار به اختصار به ده رفتار مسمومکننده اشاره خواهیم کرد. بعد به برخی از دلایل سمّی شدن افراد نگاهی گذرا خواهیم افکند و در آخر، به طور اجمالی، بعضی از راههای اجتناب از این گونه رفتارها را بررسی خواهیم کرد:
۱- شریعتگرایی یا قانونپرستی
اشخاص سمّی معمولاً قوانین و ضوابط را بر روابط با مردم ترجیح میدهند. در بسیاری از خانوادهها ضوابط جای روابط را گرفته است. البته هیچ شکی نیست که حفظ ضوابط و قوانین و شریعت لازم است، اما باید هوشیار باشیم که در ارتباط با دیگران، تنها آنها را ملاک قرار ندهیم. تنها قانون خوب و مهم این است: «همیشه حقیقت را با محبت بیان کنید» (ن.ک. افسسیان۴:۱۵). هرچه روابط بهتر شود، کمتر به قوانین نیاز خواهد بود. چون روابط خوب اعتماد ایجاد میکند. چگونه میتوان اشخاص شریعتپرست را شناخت؟ اشخاص شریعتپرست معمولاً بسیار ایرادگیر، بهانهجو و زودرنج هستند. آنها برای خود قوانین و معیارهایی دارند و اگر کسی در معیارشان جا نگیرد، از او عصبانی میشوند: «امّا فَریسی چون دید که عیسی دستهایش را پیش از غذا نشست، تعجب کرد» (لوقا۱۱:۳۸). رفتار عیسی همیشه فریسیان را متعجب و شگفتزده میکرد و آنها را میرنجاند، چون آنچه میکرد، با ملاک عمل آنان سازگار نبود. عیسایی که آمده بود تا شریعت را کامل کند، مرامی دیگر داشت: «محبت (روابط)، نه شریعت (ضوابط)!»
۲- ریاکاری
به بیانی ساده، ریاکار کسی است که به آنچه ادعا میکند باور دارد، عمل نمیکند. او دیگران را به رعایت و حفظ تمامی قوانین و شریعت و ضوابط ترغیب میکند، اما خود بدانها عمل نمیکند. واژۀ یونانیای که در عهدجدید برای ریاکار به کار رفته، همان واژهای است که به هنرپیشگان اطلاق میشد. در آن زمان هنرپیشگان بنا بر نقشی که ایفا میکردند، نقابهای گوناگون به چهره میزدند. ریاکاران نیز برای هرکس، یک نوع نقاب میزنند: برای همسر، یک نقاب؛ برای دوست، نقابی دیگر؛ در کلیسا، نقابی روحانی؛ در بیرون از کلیسا، … برای همین، عیسی دربارۀ فریسیان به شاگردانش هشدار داد و فرمود: «آنچه به شما میگویند، نگاه دارید و بهجا آورید؛ امّا همچون آنان عمل نکنید! زیرا آنچه تعلیم میدهند، خود بهجا نمیآورند» (متی۲۳:۳).
۳- احساس گناه به کسی دادن
افراد سمّی در دادن احساس گناه به دیگران و شرمنده کردن آنان، تبحر بسیار دارند! «بارهای توانفرسا را میبندند و بر دوش مردم میگذارند، امّا خود حاضر نیستند برای حرکت دادن آن حتی انگشتی تکان دهند» (متی۲۳:۴). بهعلاوه، افراد سمّی معمولاً دیگران را عامل بدبختیهای خود میدانند، و به همین خاطر مرتب آنها را سرزنش میکنند. اما در واقع، هرکس خودش مسئول خوشبختی یا بدبختی خودش است.
۴- ایرادگیری
آدم سمّی دائم از دیگران و بخصوص از حرفهایی که زدهاند، ایراد میگیرد و آنها را محکوم میکند. بارها در انجیل میخوانیم که فریسیان از حرفهای عیسی ایراد میگرفتند: «سپس فَریسیان بیرون رفتند و شور کردند تا ببینند چگونه میتوانند او را با سخنان خودش به دام اندازند» (متی۲۲:۱۵). این گونه اشخاص بدون توجه به انگیزۀ دیگران، آنها را به خاطر گفتههایشان محکوم میکنند، و به قول معروف “ملالغتی” عمل میکنند.
عیسی به فریسیان میگوید که آنها معنی کلام خدا را نمیدانند و آن را نادرست تفسیر میکنند. اشخاص سمّی همه چیز را سیاه و سفید میبینند، اهل شعار دادن هستند، کلیگویی میکنند و از فیض و رحمت محروماند. عیسی خطاب به فریسیان از این ضربالمثل عبری که جنبهای مبالغهآمیز دارد، استفاده میکند و میگوید: «ای راهنمایان کور! شما پشه را صافی میکنید، امّا شتر را فرو میبلعید!» (متی۲۳:۲۴). عیسی با طنز نهفته در این ضربالمثل، در واقع میخواهد آنها را متوجه حقیقتی دربارۀ شیوۀ رفتار و عملکردشان سازد.
۵- انگیزههای بدخواهانه
اشخاص سمّی دوست دارند انگیزۀ دیگران را مورد سئوال قرار دهند. اما در واقع، در اکثر مواقع انسان خودش هم نمیداند به چه انگیزهای کاری را انجام میدهد، چه برسد به اینکه دیگران بخواهند دربارۀ انگیزۀ او قضاوت کنند! عیسی انسانی کامل بود، اما فریسیان او را به داشتن انگیزۀ غلط متهم میکردند: «او دیوها را به یاری رئیس دیوها بیرون میراند.» مردم وقتی نتوانند کارهای خوب یا موفقیت کسی را انکار کنند، بر انگیزۀ وی حمله میکنند.
۶- گناه رفاقت با افراد خاص
اگر با کسی دوستی کنی که دوست این دسته از اشخاص نباشد، آنان تو را محکوم میکنند. یکی از دلایل فریسیان برای محکوم کردن عیسی، معاشرت او با گناهکاران بود: «امّا فَریسیان و علمای دین همهمهکنان میگفتند: ”این مرد گناهکاران را میپذیرد و با آنان همسفره میشود“» (لوقا۱۵:۲). فریسیان عیسی را محکوم میکردند که مشروبخوار و شکمباره و رفیق گناهکاران است.
۷- دیگران را به تمسخر گرفتن
فریسیان در پای صلیب عیسی ایستادند و او را مسخره کردند. ریشخند کردن، یکی دیگر از خصلتهای انسانهای سمّی است. چنین اشخاص شما را، چه در حضور و چه در غیابتان مسخره خواهند کرد. «آن که همسایۀ خویش را خوار میسازد، کمعقل است» (امثال۱۱:۱۲). انسان حقیر، دیگران را حقیر میشمارد و انسان بزرگوار، به دیگران احساس بزرگی میدهد. انسان بزرگوار دیگران را از محبت و فیض خدا برخوردار میسازد.
۸- چاپلوسی
فرد سمّی به منظور رسیدن به منافع شخصی خود از دیگران تعریف و تمجید میکنند. «زبان دروغگو از قربانیان خود نفرت دارد، و دهان چاپلوس ویرانی به بار میآورد» (امثال۲۶:۲۸). سخن چاپلوسانه ابتدا به مذاق کسی که آن را میشنود، خوشایند میآید، اما در نهایت، مثل سم او را از پا در خواهد آورد. چاپلوسی خطرناک است، چون شخص سادهلوح را فریب میدهد.
۹- ارعاب و فشار روحی
اشخاص سمّی دوست دارند دیگران را تحت فشار بگذارند و کوچک بشمرند. اگر در رفاقت با کسی احساس میکنی باید به طور دائم از خود دفاع کنی، بدان که او احتمالاً آدمی سمّی است. فریسیان همواره به دنبال عیسی بودند تا او را تحت فشار قرار داده، به دامش اندازند. «آنگاه فَریسیان و صَدّوقیان نزد عیسی آمدند تا او را بیازمایند» (متی۱۶:۱).
۱۰- غیبت کردن
متأسفانه همۀ ما تا حدی یا غیبت میکنیم و یا به غیبت گوش میدهیم و از آن لذت میبریم! «آن که شایعهپراکنی کند، نادان است» (امثال۱۰:۱۸).
برخی از علل سمّی شدن افراد
حال ببینیم چه عواملی منجر به سمّی شدن افراد میگردد. در واقع، هر یک از ما ممکن است به شخصی سمّی تبدیل شویم. عیسی از شاگردان خواست تا از خمیرمایۀ فریسیان برحذر باشند. ما باید مواظب این سم چه در خودمان و چه در دیگران باشیم. سه عامل مهمی که انسان را سمّی میکند، عبارتند از:
۱- حسادت
حسادت انسان را مثل خوره میخورد. آدم سمّی هرگاه بشنود کسی در کارش موفق شده، به او رشک میبرد. میدانید چه چیز عیسی را به صلیب کشید؟ حسادت کاهنان! «… سران کاهنان عیسی را از سَرِ رشک به او (پیلاتُس) تسلیم کردهاند» (مرقس۱۵:۱۰). فریسیان نمیتوانستند شهرت و محبوبیت عیسی را تحمل کنند. من و شما چطور؟ آیا ما میتوانیم موفقیت دیگران را ببینیم و به آنان حسادت نکنیم؟
۲- پول
پول اگر به طور درست مورد استفاده قرار نگیرد، میتواند بیش از هر چیز دیگری انسان را سمّی کند. پول روابط زناشویی را بههم میزند. پولِ لاتاری بسیاری را بدبخت کرده است. عیسی گفت ارزش زندگی انسان به زیادتی اموالش نیست. هنگامی که فریسیان این را شنیدند، عیسی را ریشخند کردند. «فَریسیانِ پولدوست با شنیدن این سخنان، عیسی را به ریشخند گرفتند» (لوقا۱۶:۱۴). خدا از ما میخواهد که مردم را دوست بداریم و از پول به عنوان یک وسیله استفاده کنیم. اما آدمهای سمّی برعکس این را انجام میدهند: آنها پول را دوست دارند و برای رسیدن به مقاصد خود از مردم استفاده میکنند. چنانچه مواظب نباشیم، حسادت و پول میتواند ما را سمّی و روابطمان را نیز خراب کند. هنگامی که پول بیشتری به شما پیشنهاد میشود، باید در نظر بگیرید که چه بهایی در عوض آن باید بپردازید. معمولاً بهایی که میپردازیم، کاستن از وقتی است که باید صرف خانواده، کلیسا، خدمت خدا، ورزش، سلامت روح و روان و غیره کرد.
۳- روحیۀ تلخ و کینه
برخی در اثر دردهای زندگی، روحیهای تلخ خصوصاً نسبت به خدا پیدا میکنند. ما خوانده شدهایم که در زمانهایی که از رنج و سختی عبور میکنیم، به جای تلخی، به خدا توکل کنیم و فیض و یاری او را بطلبیم. برخی از ما، ممکن است بهخاطر دردهای مزمن ۳۰ ساله، تلخکام شده باشیم. «مواظب باشید کسی از فیض خدا محروم نشود، و هیچ ریشۀ تلخی نمو نکند، مبادا موجب ناآرامی شود و بسیاری را آلوده کند» (عبرانیان۱۲:۱۵). گاهی در میان خانوادهها کینۀ مزمن چندین ساله مشاهده میشود، کینهای که بر همۀ افراد خانواده به نحوی تأثیر گذاشته است. متأسفانه اشخاص کینهای هرجا میروند، زهر خود را میریزند و اطرافیان را نیز مسموم میکنند. شخص رنجیده، دیگران را نیز میرنجاند و رنجش و ناراحتی خود را به آنها نیز منتقل میکند. بیایید به کمک روحالقدس، با بخشودن یکدیگر، خویشتن را از کینهها آزاد کنیم.
با آنانی که به طور دائم در زندگی ما سم میپاشند، چه باید کنیم؟
ببینیم عیسی با فریسیان چه کرد، و ما نیز همان را پیشه کنیم:
۱- خود را مقصر ندان و احساس گناه نکن
شخص سمّی میکوشد به تو احساس گناه دهد، ولی تو نباید زیر بار بروی. «اگر امکان دارد، تا آنجا که به شما مربوط میشود، با همه در صلح و صفا زندگی کنید» (رومیان ۱۸:۱۲). پولس در این آیه میگوید تا آنجا که ممکن است با مردم در صلح و صفا بهسر برید. چرا؟ چون با برخی هر چقدر هم که تلاش میکنیم، نمیشود در صلح و صفا زندگی کرد. پس در این گونه موارد نادر، باید از آنان فاصله گیریم. خوب است این سه چیز را در واکنش خود نسبت به اشخاص سمّی به خاطر بسپاری:
- من این رفتار سمّی را در آن شخص به وجود نیاوردهام؛ او خودش مسئول رفتارش است.
- من نمیتوانم رفتار بد دیگری را کنترل کنم؛ تقصیر من نیست.
- من نمیتوانم کسی را عوض کنم؛ هرکس خودش باید بخواهد تا عوض شود.
مردم وقتی عوض میشوند که دردشان از درد عوض شدن بیشتر شود. متأسفانه اشخاص سمّی تحمل دردشان زیاد است، در نتیجه زود عوض نمیشوند!
۲- رابطۀ خود را با او قطع کن و او را به دست خدا بسپار
منظور قطع رابطه با همسر که با او پیمان همیشگی بستهای، نیست. بلکه منظور کسی است که در قبالش تعهد و مسئولیت خاص و مشخصی نداری. ببینیم عیسی با فریسیان سمّی چه کرد. «فَریسیان بیرون رفتند و با هم مشورت کردند که چگونه او را بکشند. چون عیسی از این امر آگاه شد، آن مکان را ترک گفت» (متی۱۲:۱۴و۱۵).
اگر دسته یا کلیسایی را شبانی میکنی و میبینی برخی از اعضا که مدتها خدمتشان کردهای و در مشکلات آنها همراهشان بودهای، حال به کلیسای دیگری میروند، خود را به خاطر این کار آنان سرزنش نکن و تلخ مشو. به خدا اعتماد کن. آیا کسی در زندگیات هست که باید بگذاری برود؟ لازم نیست ثابت کنی که تو خوبی. لازم نیست در پی راضی کردن او باشی. اشخاص سمّی میکوشند تقصیر را به گردن تو بیاندازند که تو باعث لغزششان شدهای. شاید از میان کسانی که از کلیسا رفتهاند، برخی ادعا دارند که از حرفهای تو لغزش خوردهاند. وقتی شاگردان به عیسی گفتند که مردم از سخنان او لغزش میخورند، عیسی چه پاسخ داد؟ «آنگاه شاگردان نزدش آمدند و گفتند: ”آیا میدانی که این سخن تو فَریسیان را ناپسند آمده است؟“ عیسی پاسخ داد: ”… آنها را به حال خود واگذارید. آنها راهنمایانی کورند…“» (متی۱۵:۱۲-۱۴). عیسی میگوید همه را نمیتوان راضی کرد؛ آنان را به حال خود واگذارید.
۳- به ساز آنها نرقص
«سپس فَریسیان بیرون رفتند و شور کردند تا ببینند چگونه میتوانند او را با سخنان خودش به دام اندازند. …عیسی به بداندیشی آنان پی برد و گفت: ”ای ریاکاران، چرا مرا میآزمایید؟“» (متی۲۲:۱۵و۱۸). یکی از بازیهای فریسیان این بود که عیسی را سئوال پیچ کنند. اما عیسی اجازه نمیداد کسی او را دست بیاندازد.
او به سئوالات آنان جواب سربالا میداد یا خود از آنها سئوال میکرد. دربارۀ زن زناکار پرسیدند آیا سنگسارش کنند یا نه؟ گفت اگر میخواهید سنگسارش کنید، ولی کسی که گناه نکرده، اولین سنگ را بیاندازد. از او خواستند تا به آنها ثابت کند کیست و از جانب چه کسی آمده است. در پاسخشان گفت که خودش میداند کیست و لازم نمیبیند چیزی را به آنها ثابت کند.
اشخاص سمّی دوست دارند بحث کنند و با کلمات بازی کرده، دعوا راه بیاندازند، اما لازم نیست تو زیر بار روی. کسی نمیتواند تو را مجبور به انجام کاری کند. هرگز کاری را که میدانی مفید نیست بهخاطر رودربایستی انجام نده. باید بتوانی به انتظارات بیجای مردم “نه” بگویی. «مسیح ما را آزاد کرد تا آزاد باشیم. پس استوار بایستید و خود را بار دیگر گرفتار یوغ بندگی مسازید» (غلاطیان۵:۱).
عیسی در موعظۀ سر کوه از پیروانش میخواهد حلیم باشند. در زبان یونانی کلمۀ حلیم برای اسبی به کار میرفت که رام شده و مطیع صاحبش بود. خدا نه میخواهد پرخاشگر باشی، نه توسری خور؛ بلکه بین این دو، یعنی حلیم باشی. در کتابمقدس فقط دو نفر هستند که صفت حلیم به آنان اطلاق شده: یکی موسی و دیگری عیسی است. هیچ یک از این دو در برابر اشخاص سمّی سر خم نکردند. موسی در برابر فرعون ایستاد تا قوم اسرائیل را آزاد کرد. خدا میخواهد ما نه ترسو و زورگو، بلکه حلیم باشیم. ما باید مانند استادمان عیسی بدانیم چگونه با مردم رفتار کنیم.
۴- فقط برای خدا زندگی کن
عیسی به انتظارات و توقعات بیجای مردم اهمیت نمیداد، بلکه اراده و خواست پدر را انجام میداد. به جای راضی کردن همه، فقط یک نفر را راضی کن، خدا را که آسانتر است! «ما در پی خشنود ساختن مردم نیستیم، بلکه خشنودی خدایی را طالبیم که دلهای ما را میآزماید» (اول تسالونیکیان۲:۴).
خاتمه
عیسی هیچکدام از خصوصیات ناشایستی را که در بالا ذکر شد، نداشت. به عنوان پیروان عیسی، ما چگونه کسانی هستیم؟ اگر چنین صفات ناشایستی را در خود میبینیم، آنها را به خدا اعتراف کنیم و از روحالقدس بخواهیم ما را در مسیر شباهت به عیسی مدد نماید. و اگر این خصوصیات را در دیگران میبینید، اجازه ندهید خمیرمایۀ آنها، شما را نیز مسوم کند. عیسی آمد تا ما را از مذهب سمّی و شریعتگرایی برهاند تا رابطهای سالم با خدا داشته باشم!
با درود به شما استاد گرامی
با تشکر از این مقاله عالی و پر برکت.
واقعا برکت گرفتم ممنون و دوتا سوال برام پیش اومد که
* ایا ازدواج هم جزو شریعت یا همون ضوابط هست ؟ چون اگه اینجور نباشد زن و مرد بهم محبت یا رابطه دارند ایا حتما باید ازدواج و شریعت رو به محبت ترجیح بدهند ؟
* در مورد حسادت من شخصا با موفقیت افراد خیلی شاد میشم اما مثلا نسبت به کسی که دوست دارم حسود هستم … این چه نوع حسادتی هست ؟
با سپاس فراوان
با درود به شما خواهر عزیز
در مورد سئوالتون بایستی خدمت شما توضیح بدم که ازدواج در مسیحیت بسیار مهم بوده و امری مقدس است، و شریعت نیست بلکه عهد مقدسی است که شما در حضور پدر آسمانی با شخص دیگر میبنید و این مسئله بسیار مهم بوده و بدون ازدواج و عهد در حضور خدا زن و مرد نمیتوانند باهم زندگی کنند، و از طرفی دیگر ما بهعنوان ایمانداران بایستی به قوانین اجتماعی احترام گذاشته و ازدواجمان را ثبت کنیم. در حقیقت ازدواج نشانی از تعهد به خدا و شخص دیگر دارد. در مورد کسی مورد علاقه ماست ما احساس تعهد میکنیم که این به خاطر محبت و علاقه است، نه حسادت.
با تشکر
به به…درود به شرفتون…من شناسنامه ای شیعه هستم ولی هیچوقت با اسلام حال نکردم…ولی از مسیح و صحبتهای زیباش و همچنین زرتشت خوشم میاد